کارفرمانیوز مرجع مشاوره تخصصی کارفرمایان

مشاوره کسب و کار و فروش و بازاریابی وکیل و مشاور اداره کار مالی و مالیاتی و دیجیتال مارکتینگ

مستدل و مستند بودن رای اداره کار در آرای وحدت رویه

رای وحدت رویه دیوان عدالت


در رأی وحدت رویه شماره ۱۰۱ (۲۸/۱۰/۶۶) آمده است :

با کلاسه ۶۸/۲۴، هیأت عمومی دیوان در اظهارنظر قابل توجهی بیان داشته است: « اصل ضرورت توجه به دلائل و مستندات و رعایت ارزش و اعتبار آنها در تصمیمات و آراء صادره از طرف مراجع مختلف قضایی و اداری از جمله اصول بدیهی رسیدگی و دادرس است که مصرحات قانونی عدیده نیز در هر یک از مواضع مربوط مؤید آن می‌باشد. کما اینکه که به صراحت ماده ۴۵ قانون بازسازی نیروی انسانی مصوب ۵/۷/۶۰ آراء هیأت‌های بدوی و تجدیدنظر بازسازی باید موجه و متکی به دلائل و مدارک معتبر و متقن باشد که عدم مراعات آن از مصادیق بارز عدول از اصول و قواعد آمره بوده و از موجبات نقض آراء هیأت‌ها به شمار می‌رود.» همچنین در رأی وحدت رویه شماره ۱۱۹ ۲۴/۱۲/۶۸ با کلاسه ۶۸/۱۶ هیأت اظهار داشته: (آراء صادره از هیأت‌های رسیدگی به تخلفات اداری علی القاعده باید مبتنی بر دلایل متقن و معتبر و ضوابط شرعی و قانونی باشد و صدور رأی بدون رعایت قاعده‌ی فوق الذکر که از اصول بدیهی داوری می‌باشد موافق مقررات و موازین قانونی نیست)

آراء صادره از هیأت‌های حل اختلاف اداره کار نیز از این اصل مستثنا نمی‌باشند. همچنین منجز بودن رأی هیأت حل اختلاف نیز شرط است. زیرا در موردی که رأی هیأت حل اختلاف کارگر را بین دو موضوع مختلف مخیّر گذاشته بود از موجبات نقض رأی تلقی گردیده و شعبه ۱۹ دیوان طی دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۱۹۰۵۰۲۲ مورخ ۳۰/۱۰/۹۱ رأی اداره کار را نقض نموده است.

همچنین در خصوص مستدل بودن آراء مراجع حل اختلاف اداره کار شعبه‌ی ۱۸ دیوان عدالت به شرح ذیل رأی صادر نموده است: « شاکی اظهار داشته است متشکی عنه … به ایام اشتغال وی که از سپاه دستمزد دریافت می‌کرده و به صورت نگهبانی مشغول بوده توجه ننموده و بر خلاف قانون و اصول دادرسی حکم به محکومیت وی را صادر کرده است، لذا تقاضای نقض رأی شماره … مورخ … را دارد. متشکی عنه به شرح لایحه دفاعیه اظهار داشته است رسیدگی هیأت مطابق موازین قانون است. دیوان با بررسی مدارک ابرازی از جمله شکایت شاکی و دفاعیه طرف شکایت ادعای مطروحه را مقرون به صحت تشخیص داده زیرا به استناد مواد ۲،۳، ۳۴ و ۱۴۸ قانون کار استدلال در رأی هیأت وجود ندارد، تحقیقات موضوع ماده ۱۰۱ از قانون کار نیز دیده نمی‌شود و رسیدگی هیأت دارای اشکال قانونی است، لذا حکم به ورود شکایت و نقض رأی معترضٌ عنه و ارجاع امر به هیأت هم عرض جهت رسیدگی مجدد صادر و اعلام می‌کند. این رأی برابر مواد ۷ و ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری صادر گردیده و قطعی است.» (مجموعه آراء قضایی شعب دیوان عدالت اداری، دی ۱۳۹۱، ص ۳۴)



نویسندگان:کاظم سلیمانی،اسماعیل قاسمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار

جدول حقوق و مزایای کارگران در سال۹۷


همه کارکنان تحت پوشش قانون کار مشمول مصوبه شورای عالی کار در خصوص افزایش دستمزد می شوند. بر اساس مصوبه شورای عالی کار دستمزد سال جاری برای دو گروه از کارگران یعنی «کارگران حداقلی بگیر» و «سایر سطوح مزدی» متفاوت است.

بر اساس تحقیقات، حدود ۳۰ درصد از کارگران در گروه «حداقلی بگیران» و ۷۰ درصد نیز در گروه «سایر سطوح مزدی» قرار دارند که در ادامه نحوه محاسبه حقوق و مزایای هر دو گروه از کارگران مورد بررسی قرار گرفته است.

حقوق و مزایای «سایر سطوح مزدی» در سال ۹۷

حدود ۷۰ درصد از کارگران در گروه «سایر سطوح مزدی» قرار دارند؛ تمام کارگرانی که حقوق پایه آنها در سال ۹۶ «بیش از» ۹۲۹.۹۳۱ تومان است در این گروه قرار می‌گیرند که میزان افزایش دستمزد این کارگران متفاوت از «حداقلی بگیران» است.

بر اساس مصوبه شورای عالی کار، حقوق پایه این گروه از کارگران در سال ۹۷ به صورت ترکیبی از «درصد» و «رقم ثابت» تعیین شد، به این صورت که دستمزد این کارگران ۱۰.۴ درصد نسب به پایه حقوق سال ۹۶ آنها افزایش یافت. علاوه بر این به حقوق پایه این کارگران روزانه ۲۸۲۰۸ ریال معادل ماهیانه ۸۴ هزار و ۶۲۴ تومان اضافه خواهد شد.

بنابراین مجموعِ افزایش ۱۰.۴ درصدی نسبت به پایه ۹۶ و رقم ثابت ۸۴۶۲۴ تومانی، «مزد مبنای» کارگران «سایر سطوح مزدی» در سال ۹۷ خواهد بود. نکته قابل توجه اینکه رقم ثابت برای تمام کارگران (به غیر از حداقلی بگیران) بدون در نظر گرفتن میزان حقوق پایه سال ۹۶ برابر است.

مزد خود را چگونه محاسبه کنیم؟

با توجه به اینکه پایه حقوق کارگران گروه «سایر سطوح مزدی» متغیر است، با فرض اینکه حقوق پایه کارگری در سال ۹۶ معادل یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان باشد، با احتساب افزایش ۱۰.۴ درصد، ۱۲۴ هزار و ۸۰۰ تومان به مزد مبنای این فرد در سال ۹۷ اضافه می‌شود.

بنابراین حقوق پایه فردی که در سال ۹۶ یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان باشد، در سال ۹۷ با افزایش ۱۰.۴ درصدی و افزودن ۸۴۶۲۴ تومان به عنوان رقم ثابت، به یک میلیون و ۴۰۹ هزار و ۴۲۴ تومان می‌رسد.

پایه سنوات به چه کارگرانی تعلق می گیرد؟ 

بر اساس بخشنامه اسفندماه ۹۱ وزارت کار، تمام کارکنان که دارای یک سال سابقه کار شده و یا یک سال از دریافت آخرین پایه سنوات آنها در همان کارگاه گذشته باشد، مشمول دریافت «پایه سنوات» هستند که این مبلغ باید بر روی مزد مبنای کارگران لحاظ شود تا به تناسب در اضافه کار، عیدی و حق سنوات نیروی کار مورد محاسبه قرار گیرد. بنابراین «پایه سنوات» نباید به عنوان یک ردیف جداگانه محاسبه شود.

بنابراین کارگرانی که در کارگاه جاری حداقل یکسال یا بیشتر سابقه کار دارند مشمول «پایه سنوات» خواهند شد. «پایه سنوات» در کارگاه‌هایی که طرح طبقه بندی مشاغل ندارند روزانه ۱۷۰۰ تومان (ماهیانه ۵۱ هزار تومان) است؛ اما در کارگاه‌های دارای طرح طبقه بندی مشاغل این نرخ در گروه‌های شغلی بیست گانه مطابق با جدول زیر متغیر خواهد بود.

به این ترتیب با توجه به اینکه در طرح طبقه بندی مشاغل، بیست گروه شغلی تعریف شده، این پایه سنوات برای گروه شغلی دو تا یازدهم به ازای هر گروه روزانه ۲۰ تومان اضافه خواهد شد.

به این معنا که پایه سنوات ۱۷۰۰ تومانی روزانه برای کارگران گروه شغلی یک، برای کارگران گروه شغلی دوم روزانه ۱۷۲۰ تومان (ماهیانه ۵۱۶۰۰ تومان) محاسبه خواهد شد که در گروه شغلی یازدهم نیز این میزان به روزانه ۱۹۰۰ تومان (ماهیانه ۵۷ هزار تومان) می‌رسد.

همچنین پایه سنوات کارگران گروه‌های شغلی دوازدهم تا بیستم به ازای هر گروه روزانه ۴۰ تومان افزوده می شود. به این ترتیب پایه سنوات کارگران گروه شغلی دوازدهم روزانه ۱۹۴۰ تومان (۵۸۲۰۰ تومان ماهیانه) و پایه سنوات کارگران گروه شغلی بیستم روزانه ۲۲۶۰ تومان (ماهیانه ۶۷۸۰۰ تومان) محاسبه می شود.

با این توضیح، مجموع سه ردیف «افزایش ۱۰.۴ درصدی»، «رقم ثابت ۸۴ هزار و ۶۲۴» و «پایه سنوات(به شرط داشتن حداقل یک سال سابقه کار)» مزد مبنای کارگرانِ دارای سایر سطوح مزدی را تشکیل می‌دهد.

بنابراین، دستمزد ثابت ماهیانه این فرد با احتساب حق مسکن (۴۰ هزار تومان) و حق بن کارگری(۱۱۰ هزار تومان) یک میلیون و ۵۵۹ هزار و ۴۲۴ تومان می‌شود که بدون احتساب اضافه کار و سایر ردیف‌های متغیر مندرج در فیش حقوقی است.

کارگران متاهل دارای فرزند زیر ۱۸ سال نیز به ازای هر فرزند مشمول دریافت ۱۱۱ هزار و ۱۲۶ تومان حق عائله مندی می‌شوند.

جدول حقوق و مزایای کارگران دارای سایر سطوح مزدی (با فرض حقوق پایه ۱.۲۰۰.۰۰۰ تومان در سال ۹۶)

حقوق و مزایای کارگران «حداقلی بگیر»

آنچه که تاکنون مطرح شد، نحوه محاسبه حقوق و مزایای کارگران دارای سایر سطوح مزدی(پایه حقوق بیش از ۹۲۹.۹۳۱ تومان) بود؛ اما ۳۰ درصد از کارگران کشور «حداقلی بگیر» هستند به این معنا که حقوق پایه آنها بر مبنای سال ۹۶ معادل ۹۲۹.۹۳۱ تومان است که مزد این گروه از کارگران با ۱۹.۵ درصد افزایش، در سال ۹۷ به یک میلیون و ۱۱۱ هزار و ۲۶۹ تومان رسید.


بنابراین «مزد مبنای» یک کارگر با کمتر از یکسال سابقه کار در کارگاه فعلی که مشمول دریافت پایه سنوات نمی شود، در سال ۹۷ یک میلیون و ۱۱۱ هزار و ۲۶۹ تومان است.

حداقل دستمزد کارگران مجرد و متاهل دارای فرزند با احتساب حق مسکن، حق بن کارگری و حق اولاد بدون در نظر گرفتن اضافه کار و سایر ردیف‌های فیش حقوقی به شرح زیر محاسبه می شود:

 

لازم به ذکر است میزان افزایش دستمزد کارگران حداقلی بگیر در سال گذشته نسبت به سال ۹۵ معادل ۱۴.۵ درصد و دستمزد سایر سطوح مزدی نیز معادل ۱۲ درصد بود.



منبع : خبرگزاری مهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار

دلایل نقض آراء هیأت‌های تشخیص و حل اختلاف اداره کار در دیوان عدالت اداری

نمونه اعتراض به رای اداره کار



برای ریشه یابی نقض آرای محاکم کار در دیوان عدالت اداری لازم است به بررسی علل کلی نقض آراء در دو بخش بپردازیم :

دولت در صدد حمایت از قشر ضعیف جامعه به نام کارگر برآمده و به مداخله در امور قراردادی و کارفرما پرداخته . در این  راستا تکالیفی را برای کارفرما معین و مشخص کرده است. به عبارت دیگر قانون کاری را وضع کرده که امری است و قلمرو حاکمیت مشخصی دارد و همه کارفرمایان و کارگاهها و مؤسسات تولیدی و صنعتی و خدماتی و کشاورزی که به هر نحوی از امکانات دولتی مثل ارز – انرژی – مواد اولیه و اعتبارات بانکی سایر حمایتهای دیگر استفاده می‌کنند.

مکلف به تبعیت از قانون کار هستند. ضمانت اجرای متمردین از این قانون به شرح آتی خواهد آمد. در شرح ماده ۱ قانون کار آمده است: کلیه کارفرمایان ، کارگران، کارگاهها، مؤسسات تولیدی و صنعتی، خدماتی و کشاورزی مکلف به تبعیت از این قانون می‌باشند.

ایرادی که در این ماده می‌توان دید عنوان کلی کارفرما است. زیرا در مواردی کار اجباری مانند خدمات نظامی، ایفای تعهدات مدنی، انجام کاری در نتیجه محکومیت از سوی محاکم و در برخی کارها به اقتضای فورس ماژور که در زمره مشاغل کارگری است.

به افراد تحمیل می‌شود اما به نظر می‌رسد هر یک از این موارد دارای مقررات خاص است و عملاً از شمول قانون کار خارج می‌باشد. ایراد دیگر در این ماده عبارت کلیه‌ی کارفرمایان است آیا مراد قانونگذار شخص حقیقی در مؤسسات و کارگاههاست که به عنوان مدیر عامل و عضو هیأت مدیره انجام وظیفه می‌کنند و یا خطاب قانونگذار به شخصیت حقوقی است عقیده بر این است مخاطب ماده ۱ قانون کار شخصیت حقوقی است و هیأت مدیره مکلف است تعهدات قانونی شخصیت حقوقی را انجام می‌دهد؛ همچنین در ذیل ماده عبارت تکلیف به کار رفته است.

در شرح ماده ۲ قانون کار آمده است کارگر از لحاظ این قانون کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت حق السعی اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار می‌کند. در ماده ۱ قانون کار مصوب ۱۳۳۷ به جای درخواست عبارت دستور آمده بود به نظر می‌رسد، عبارت مذکور صحیح‌تر است. زیرا درخواست دلالت به خواهش دارد در حالی که کارگر در قبال حق السعی تحت فرمان کارفرما است خواهش و درخواست مفهوم ندارد، بنابراین منظور از درخواست همان دستور است. لذا بنا به اقتضای زمان تصویب از عبارت مذکور استفاده شده است.

مطلب دیگر در این ماده حق السعی است. حق السعی در ماده ۳۴ این قانون تعریف شده است از عبارت حق السعی استنباط می‌شود. چنانچه کارگر در قبال عوض کار نکند و کارهای تفریحی و هبه‌ای و دوستانه که مزدی پرداخت نمی‌گردد. کارگر محسوب نمی‌شود. شرط رابطه کارگری و کارفرمایی وجود عوض در قبال کار می‌باشد.

با استناد به رأی وحدت رویه شماره ۱۲۲۰ مورخ ۲۳/۱۰/۸۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری افرادی که بدون دریافت مزد کار می‌کنند احتساب ایام خدمات یا پرداخت حق بیمه آنان جواز قانونی ندارد. رابطه‌ی کارگری و کارفرمایی یک رابطه‌ی حقوقی است. ارتباط میان دو طرف در دادن دستور از سوی کارفرما و انجام کار زیرنظر کارفرما در قبال دریافت مزد آثار دیگری از جمله سنوات خدمت و بیمه بازنشستگی و غیره را به دنبال دارد. پس مقررات حاکم بر روابط کارگر و کارفرما تبعیت کارگر از کارفرماست و نوع کار اهمیتی ندارد.

و دستور هم محدودیت ندارد لذا این نوع تبعیت اقتصادی است. که تمرد از آن موجب قطع رابطه‌ی کاری و اعمال ماده ۲۷ همین قانون را فراهم می‌کند. کسانی که مشمول ماده ۲ قانون کار شوند کارفرما مکلف خواهد بود به حکم ماده ۱۴۸ از همین قانون در قبال کارگر به وظایف خود در پرداخت حق بیمه کارگر قیام نماید مستنکف از این امر مستوجب مجازات ماده ۱۸۳ قانون کار خواهد بود. بنابراین به استناد رأی وحدت رویه شماره ۸۵۳ مورخ ۱۱/۱۲/۸۷ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با احراز رابطه‌ی کارگری و کارفرمایی موضوع ماده ۲ و ۳ قانون کار تأمین اجتماعی مکلف به تبعیت از رأی هیأت حل اختلاف کار خواهد بود.

توجه داریم که عنوان کارگر در این ماده یک عنوان عام الشمول است. شامل مهندسان و پزشکان و کارکنان دولت نیز می‌شود. پزشکی که با رئیس بیمارستان قرارداد تنظیم می‌کند یا مهندسی که کارگاه به انجام کاری یا نظارت بر کاری قرارداد منعقد می‌کند کارگر محسوب شده و مشمول قانون کار می‌باشد و از مزایای موضوع مواد ۱۸۴ و ۳۴ از قانون مذکور بهره مند می‌شود.



ادامه مطلب



نویسندگان:کاظم سلیمانی،اسماعیل قاسمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار

دلایل نقض آراء هیأت‌های تشخیص و حل اختلاف اداره کار در دیوان عدالت اداری 2

نمونه اعتراض به رای اداره کار


برابر رأی هیأت رویه شماره ۶۴۳ ، ۲۴/۹/۸۷ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری اشتغال کارکنان دولت در بخش خصوصی و در غیر ساعات اداری منع قانونی ندارد. چنانچه کارگر در کارگاه کارفرما مشغول شود اما استادکار خود باشد و به حساب خود کار کند، کارگر محسوب نشده و مشمول قانون کار نخواهد بود.

در حقیقت کارگر برای خود کار می‌کند و از صاحب کارگاه مزد یا حقوق در مفهوم کلی حق السعی دریافت نمی‌کند.

همچنین است رانندگان اتوبوسهای مسافربری و آژانسها، در صورتی که وسیله نقلیه متعلق به خود آنان باشد رابطه‌ی کارگری و کارفرمایی وجود ندارد و مشمول ماده ۲ مذکور نمی‌شود. در شرح ماده ۳ قانون کار آمده است کارفرما شخصی است حقیقی یا حقوقی که کارگر به درخواست و به حساب و در مقابل دریافت حق السعی کار می‌کند.

مدیران و مسئولان و به طور عموم کلیه کسانی که عهده‌دار اداره کارگاه هستند نماینده کارفرما محسوب می‌شوند. و کارفرما مسئول کلیه تعهداتی است که نمایندگان مذکور در قبال کارگر به عهده می‌گیرند در صورتی که نماینده کارفرما خارج از اختیارات خود تعهدات بنماید و کارفرما آن را نپذیرد در مقابل کارفرما ضامن است. در این ماده ابتدا کارفرما را به شخص حقیقی و یا حقوقی تعریف کرده است. که کارگر به درخواست وی و به حساب او در مقابل حق السعی کار می‌کند.

آنچه در این قسمت ملاحظه می‌شود دستور کارفرما است که کارگر می‌بایست انجام دهد و کار نیز متعلق به کارفرما باشد.

به عبارت دیگر کارگر بدون دستور کارفرما کاری انجام دهد یا به غیر از کارگاه و کار متعلق به کارفرما نباشد کارفرما تعهدی به پرداخت حق السعی ندارد. برابر رأی وحدت رویه شماره ۲۶۵ مورخ ۸/۵/۸۵ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ارتباط حقوقی بین کارگر و کارفرما به صورت مشارکت و بالمناصفه درآمد حاصل از فعالیت آنان رابطه‌ی کارگری و کارفرمایی را ثابت نمی‌کند.

بنابراین چنانچه کارگر با کارفرما قرارداد مشارکت منعقد نماید که ابزار کار متعلق به کارفرما و کار متعلق به کارگر باشد و نسبت به درآمد حاصله و هزینه کارگاه از قبیل آب و برق و غیره بالمناصفه تقسیم گردد. در حقیقت شریک محسوب می شوند رابطه‌ی کارگری محقق نشده است. برخی از هیأتها نسبت به این قراردادها توجه ندارند و بعضاً نیز کارفرماها قراردادی مشابه منعقد می‌کنند که ظاهراً در منظر عامه مردم مشارکت است. در حالی که با کمی دقت اساساً رابطه‌ی کارگری و کارفرمایی است در قسمت دیگر ماده ۳ مدیران و مسئولانی که عهده‌دار اداره کارگر هستند. کارفرما یا نماینده کارفرما تلقی می‌گردند که مسئول کلیه تعهدات در قبال کارگر می‌باشند نماینده کارفرما حسب وظیفه محوله انجام وظیفه می‌کند در حقیقت خود یک کارگر است صرفاً به جانشین از مالک کارگاه مدیریت کارگاه را به عهده گرفته است حق ایجاد تعهد خارج از اختیار ندارد.

ملاحظه می‌شود هر کارگاه یا مؤسسه از سه ضلع تشکیل شده ضلع اول و اصلی سرمایه است. و ضلع دوم مدیریت و ضلع سوم کار و تولیدات است که به عهده‌ی کارگر می‌باشد. بنابراین مدیریت و سرمایه از سوی کارفرماست که مدیریت قابل تعویض است.

مدیر تصمیم گیر نهایی نیست و فقط کارفرماست که مسئولیت کلیه‌ی تعهدات در قبال کارگر را به عهده دارد. هیأت‌های تشخیص و حل اختلاف بدون توجه به مالکیت کارگاه نماینده کارفرمایان مدیر شرکت یا کارگاه‌ها را در شکایت کارگر محکوم می‌کنند.

غافل از اینکه مدیر یا نماینده کارفرما مثل خود کارگر بوده و نمی‌تواند محکومٌ به را از طرف کارگاه پرداخت نماید لذا عملاً نحوه رسیدگی با روند اطاله بیش می‌گیرد یا اساساً قابل اجرا نیست.

در ماده ۴ قانون کار آمده است: کارگاه محلی است که کارگر به درخواست کارفرما یا نماینده او در آنجا کار می‌کند و…

در این تعریف محلی را که وسایل کار اعم از ماشین آلات و مواد اولیه و نیروی انسانی جمع شده باشد کارگاه می‌نامند پس الزاماً محل کارگاه یک ساختمان نیست بلکه یک اتومبیل یا کشتی یا معدن و یا باغ را هم می‌توان کارگاه نامید.

به عبارت دیگر برای تحقق مفهوم کارگاه ترکیب عوامل مذکور به منظور اخذ یک نتیجه لازم است اما نباید تصور این باشد که کارگاه فقط محل تولید است بلکه اماکن جانبی یک کارگاه که به منظور رفاه حال کارگران ایجاد شده باشد کارگاه تلقی می‌شوند. مثل شیرخوارگاه، مهدکودک، درمانگاه و حمام، آموزشگاه، کلاس‌های سوادآموزی و بسیج کارگران. ورزشگاه وسایل ایاب و ذهاب جزء کارگاه است. بنابراین عوامل نیروی کار و مواد اولیه و ماشین آلات و محل استقرار انجام کار را کارگاه می‌نامند. آنچه را که برای هیئت‌های حل اختلاف محل شبهه است در مورد مالکیت کارگاه است بعضاً کارگاه در اجاره کارفرماست صرفاً به جهت مالکیت کارگاه موجر محکوم می‌گردد و همچنین مدیریت که از عوامل کارگاه است و از سوی کارفرما منصوب شده است.

هیئت‌های حل اختلاف به جای کارفرما مدیر منصوب کارفرما را محکوم می‌کنند.

در حالی که هیچ‌یک از این دو حتماً نمی‌توانند مسئولیتی در قبال کارگاه داشته باشند.

پس مؤسسات صنفی یا اماکن جانبی آن نیز جزء کارگاه است در کشاورزی محل کار مزرعه است در معدن محل کارگاه ماشین تخلیه و راننده حمل خاک و سنگ معدن است. در ساختمان محل ساخت و ساز می‌باشد. و در ترابری مثل ترمینال‌های مسافربری و باربری خود وسیله نقلیه است. در خدماتی مثل تاکسی و یا آژانس‌های هوایی و مسافربری است و در بنگاه‌های معاملات تجاری و تولیدی و غیره محلی که به اقتضای کار و تولید ایجاد می‌شود کارگاه محسوب می‌گردد.

دیگر مواردی که هیئت‌ها در تشخیص کارگاه اشتباه می‌کنند و غالباً کارفرما را به پرداخت سنوات و حق بیمه و سایر مطالبات موضوع ماده ۳۴ قانون کار به نفع کارگر محکوم می‌نمایند و عدم تشخیص درست کارگاه و عدم احراز دقیق رابطه کارگری و کارفرمایی منجر به صدور رأی اشتباه می‌گردد-برابر رأی شماره ۱۴۶ مورخ ۲۷/۰۸/۷۴ هیئت عمومی دیوان عدالت اداری مجردرانندگی در یک شرکت یا چند بار انجام کار از سوی پیک‌های موتوری یا آژانس موجب شمول رابطه کارگری تحت پوشش قانون کار نمی‌گردد.

این بی دقتی باعث دارا شدن من غیر حق افراد و ایراد خسارت به صندوق تأمین اجتماعی از حیث ایجاد سابقه غیرواقعی و پرداخت بیمه بیکاری و غیره می‌گردد. البته معایبی در قانون بیمه بیکاری مشهود است که در مبحث مربوط بدان خواهیم پرداخت .


ادامه مطلب تعهدات کارفرما


نویسندگان:کاظم سلیمانی،اسماعیل قاسمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار

جزییات افزایش هزینه سبد خوراکی کارگران


در نشست کمیته دستمزد شورای عالی کار با دستور کار «بررسی راهکارهای افزایش قدرت خرید جامعه کارگری»، وضعیت معیشت جامعه کارگری (تمام کارکنان مشمول قانون کار) و راهکارهای کاهش فاصله بین معیشت با دستمزد مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت، نمایندگان دولت و کارفرمایان نیز کاهش قدرت خرید کارگران را پذیرفتند.

در این کارگروه با مقایسه هزینه سبد معیشت کارگران در شهریورماه ۹۷، نسبت به اسفند ۹۶ مشخص شد که هزینه‌های اقلام خوراکی سبد معیشت جامعه کارگری ۲۱۲ هزار و ۶۰۰ تومان طی ۶ ماه گذشته رشد داشته است؛ ضمن اینکه با احتساب رشد هزینه‌های سایر ردیف‌های هزینه‌ای سبد معیشت خانوار از جلمه مسکن، پوشاک، بهداشت و درمان، آموزش، تفریحات و سرگرمی، دخانیات و غیره، قدرت خرید کارگران ۸۰۰ هزار تومان کاهش پیدا کرده؛ به این معنا که هزینه ماهانه یک خانوار کارگری حداقل ۸۰۰ هزار تومان افزایش داشته است.

بررسی تغییرات قیمتی اقلام خوراکی یک خانوار کارگری طی ۶ ماه گذشته (مطابق جدول زیر)، که به تائید کمیته دستمزد شورای عالی کار رسید، حاکی از این است که «حداقل هزینه» سرانه «مصرف روزانه» اقلام خوراکی ۹ هزار و ۱۸۳ تومان است؛ این هزینه‌ استخراج شده، مجموع مبلغ مصرف اقلام خوراکی «برای یک نفر در روز» است، به نحوی که صرفا از حداقل مصرف مواد غذایی برخوردار باشد.

به این ترتیب، «حداقل هزینه مصرف ماهیانه مواد غذایی» یک خانوار ۳.۳ نفره (بُعد خانوار اعلامی از سوی مرکز آمار) به استناد جدول بالا حدود ۹۱۰ هزار تومان برآورد می شود که در کمیته دستمزد شورای عالی کار با احتساب تاثیر سهم ۲۵.۷درصدی مواد خوراکی در سبد معیشت به استناد آمار بانک مرکزی، هزینه معیشت ماهیانه یک خانوار کارگری حدود ۳ میلیون و ۴۵۰ هزار تومان تعیین شد.

بر این اساس، هزینه معیشت ماهیانه یک خانوار کارگری که در اسفند سال گذشته ۲ میلیون و ۶۷۰ هزار تومان بود، بر اساس محاسبات مورد توافق در کمیته دستمزد شورای عالی کار به دلیل شرایط اقتصادی به ۳ میلیون و ۴۵۰ هزار تومان رسید. به عبارتی حداقل درآمد مورد نیاز برای یک زندگی حداقلی در ماه با احتساب میانگین کل کشوری ماهیانه ۳ میلیون و ۴۵۰ هزار تومان است.

راهکار پیشنهادی جبران قدرت خرید روزی میز شورای عالی کار

آنچه که در کمیته دستمزد مورد توافق قرار گرفت این بود که کاهش قدرت خرید جامعه کارگری، از طریق ساز و کارهای غیرنقدی جبران و به صورت بن کارت در شبکه توزیع موجود، ارائه شود.

اکنون این توافق اعضای کمیته دستمزد شورای عالی کار، باید در اولین نشست شورای عالی کار با حضور وزرای کار، اقتصاد و صنعت و نمایندگان کارگری و کارفرمایی مورد بررسی قرار گیرد تا در نهایت، تصمیم نهایی برای جبران قدرت خرید جامعه کارگری در سال ۹۷ گرفته شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار