کارفرمانیوز مرجع مشاوره تخصصی کارفرمایان

مشاوره کسب و کار و فروش و بازاریابی وکیل و مشاور اداره کار مالی و مالیاتی و دیجیتال مارکتینگ

۶۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سایت کارفرمایان» ثبت شده است

کارگر و کارفرما در حقوق کار

 

کارفرمانیوز - دربارۀ تعریف حقوق کار اتفاق نظر وجود ندارد و از آنجایی که دیدگاه‌های اجتماعی و فکری حقوق‌دانان در این مورد این رشته از علم حقوق یکسان نیست، بنابراین با توجه به تعریف‌های پیشنهادی حقوق‌دانان کشورهای صنعتی می‌توان حقوق کار را این چنین تعریف نمود.

«حقوق کار بر کلیه روابط حقوقی که از انجام کار برای دیگری ناشی می‌شود و در هر مورد که اجرای کار با تبعیت نسبت به کارفرما همراه باشد، حاکم است و به عبارتی حقوق کار به بررسی، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مقررات حمایتی و آمرانه‌ای می‌پردازد که ناظر به روابط تبعیتی کار می‌باشد و هدف آن تأمین امنیت، عدالت و نظم اجتماعی است.»

بنابراین با تعریفی که از حقوق کار ارائه شد، معلوم می‌شود افرادی که دارای کار مستقل هستند و برای خود کار می‌کنند؛ مانند اصناف، کشاورزان و نیز صاحبان مشاغل آزاد؛ مانند رانندگان، پزشکان و وکلای دادگستری از شمول قانون کار خارج می‌باشند. از طرف دیگر هر نوع تبعیت و کار برای دیگری نیز تابع قانون کار نیست. بدین معنا که افرادی که تابع قوانین خاص استخدامی هستند مانند کارکنان دولت از شمول قانون کار خارج هستند و شرایط آنها تابع حقوق اداری است.
کار برای دیگری، به شرطی مشمول حقوق کار می‌شود که از شمول هر قانون خاص استخدامی خارج باشد. حقوق کار هر چند ناظر به مقررات حاکم بر روابط کارگر و کارفرماست؛ ولی همیشه روابط یک کارگر و یک کارفرما منظور نظر نیست و بلکه حقوق کار روابط جمعی کار را نیز مورد بررسی قرار می‌دهد. از این رو پیمان‌های جمعی و تشکل‌های کارگری و کارفرمایی از جمله مهم‌ترین مباحث حقوق کار است.


حقوق کار


ارکان رابطۀ کارگری و کارفرمائی


به طور کلی سه رکن اصلی کارگر، کارفرما و کارگاه، روابط کارگری و کارفرمائی را تشکیل می‌دهند.

 

الف) کارگر


کسی که به هر عنوان دستور کارفرما درمقابل دریافت حقوق یا مزد کار می‌کند. پس ملاک کارگر دریافت مزد و تبعیت از دیگری است؛ یعنی این که کار او در خدمت دیگری باشد.

با توجه به تعریف فوق، ملاک کارگر بودن، نوعی رابطۀ حقوقی است که با طرف دارد و در این مورد، پاره وقت بودن کار و یا شغل اصلی یا فرعی بودن کار، تأثیری در صدق عنوان کارگر ندارد و همه آن‌ها کارگر محسوب خواهند شد، مفهوم اجتماعی کارگر عبارتست از؛ شخصی که انجام دهندۀ کار دستی است که با مفهوم حقوقی آن منطبق نیست، در نتیجه ملاکهای مختلفی برای تشخیص این دو مفهوم مطرح شده است از جمله اینکه :

 

1) طبیعت کار؛

 

2) دریافت یا عدم دریافت ما به از؛

 

3) چگونگی تعیین ما به از.

 

ب) کارفرما


کارفرما کسی است که سرمایه و وسایل کار یک اداره یا مؤسسه تولیدی یا خدماتی را دارد ولی برای تولید کالا یا ادامۀ خدمات، باید از نیروی کار دیگران استفاده نماید. و از دیدگاه حقوقی، کارفرما طرف قرارداد کار می‌باشد و سرمایه و دارائی او تضمین برای اجرای تعهدهایی است که در برابر کارگر به عهده دارد.

 

ج) کارگاه


«کارگاه محلی است که کارگر به درخواست کارفرما در آن جا کار می‌کند». با توجه به این تعریف می‌توان فهمید که چون در تعریف کارگاه به «محل» بسنده شده است پس هر جایی که کارفرما در آنجا کار می‌کند و عنوان کار آنجا را در اختیار گرفته، کارگاه نام دارد.

 

قلمرو حقوق کار


کلیه کارگران و کارفرمایان نمایندگان آنان و کارآموزان و نیز کارگاه‌ها مشمول مقررات این قانون می‌باشند ماده 5 قانون کار، بنابراین؛ شمول قانون کار، اصل است و عدم آن استثناء، در مواردی که شمول قوانین استخدامی، مورد تردید باشد، در صورتی که عنوان کارگر بر او صدق کند، مشمول حقوق کار خواهد بود.

 

قرارداد کار


«قرارداد کار عبارت است از قرارداد کتبی یا شفاهی، که به موجب آن کارگر در قبال حق السعی، کاری را برای مدت موقت یا غیر موقت برای کارفرما انجام می‌دهد».

اصل آزادی اراده ایجاب می‌کند که اشخاص بتوانند در روابط بین خود قراردادهایی را منعقد نمایند لیکن گاهی ضرورت دارد این آزادی‌ها محدود شه و قانون شرایط معینی را برای اراده و خواست مردم تعیین نماید. با توجه به تعریف قرار داد کار در قانون کار می‌توان این نوع محدودیت را به صورت مشهود دید بنا به تعریف مذکور نتایج ذیل بدست می‌آید:

 

1-   وجود کارگر و کارفرما؛ به عنوان عناصر سازنده عقد ضرورت دارد.

 

2-   قصد دو طرف؛ که در وقوع عقد که به صورت ایجاب و قبول ظاهر می‌شود.

 

3-   قصد نتیجه؛ که همان انجام کار برای کارفرما و دریافت عوض از اوست.

 

4-   مدت؛ قرارداد می‌تواند موقت یا مستمر باشد.

 

5- رضایی بودن قرار داد کار؛ منظور از رضایی بودن این است که، عقدی که به صرف تراضی عاقدین صورت می‌گیرد، و بدون احتیاج به لفظ خاص یا تنظیم سند و یا اقباض معقود علیه.

 

«قرارداد کار علاوه بر مشخصات طرفین باید حاوی؛ نوع کار، حقوق یا مزد مبنا، ساعات کار، تعطیلات و مرخصی‌ها، محل انجام کار، تاریخ قرارداد و مدت قرارداد باشد.»

 

پایان رابطه کارگری و کارفرما

قرار داد کار به یکی از رطق ذیل خاتمه می‌یابد:

 

1) فوت کارگر؛


قرارداد کار با فوت کارگر خاتمه می‌یابد و منحل می‌شود، زیرا انجام کار تعهدی قائم به شخصی حقیقی است و ورثه کارگر نمی‌تواند بجای او تعهد او را انجام دهد مگر اینکه کارفرما تعهد نماید.

 

2) بازنشستگی کارگر؛


اگر کار مرد 60 سال تمام و کارگر زن 55 سال تمام داشته باشد، بازنشسته محسوب می‌گردد.

 

3) از کار افتادگی کلی کارگر؛


یعنی اگر کارگر بیمار شود و طبق نظر پزشک معالج آن غیر قابل علاج تشخیص داده شود و در کمیسیونهای بدوی و تجدید نظر پزشکی بیمه‌های اجتماعی رأی مبنی بر عدم علاج بیماری او، کاهش بیش از 66% قدرت کار را صادر نماید در این صورت کارگر، مردی از کار افتاده محسوب می‌شود.

 

4) انقضای مدت در قراردادهای موقت؛


مگر اینکه صریحاً یا بطور ضمنی قرارداد کار تمدید شود.

 

5) پایان کار؛


در قراردادهائی مربوط به انجام کار معین است مثل ساختن سدّ؛ در این قراردادها معمولاً مدت تعیین نمی‌شود و با پایان کار، قرارداد نیز منقضی می‌شود.

 

6) استعفای کارگر؛


باید یک ماه قبل و بصورت کتبی باشد.

 

7) اخراج؛


از مهم‌ترین سند بین المللی در این زمینه مقاوله نامۀ شمارۀ 158 مصوب 1983 سازمان بین المللی کار می‌توان نام برد که در قوانین شماری از کشورهای عضو این سازمان تأثیر بسزائی داشته است این ماده بیان می‌کند که، «جز در صورت وجود یک دلیل موجّه، کارگر نباید اخراج شود.»

مادۀ 21 قانون کار نیز بیان می‌دارد که:

«در مواردی که کارگر در انجام وظائف محوّله قصور ورزد، و یا آئین نامه‌های انضباطی کارگاه را پس از تذکرات کتبی، نقض نماید. در این صورت کارفرما با پرداخت حق و حقوق او و رعایت تشریفات قانونی می‌تواند او را اخراج نماید.»



www.karfarmanews.irکارفرمانیوزپایگاه اطلاع رسانی کارفرمایان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار

نهایی شدن بسته کارآفرینی

 

کارفرمانیوز - معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزیر کار، با اشاره به اصلاح ماده ۱۳۲ قانون مالیات‌های مستقیم با هدف حمایت از کارآفرینان، از نهایی شدن بسته معطوف به کارآفرینی در آینده نزدیک خبرداد.

اخبار کارفرمایان


عیسی منصوری در مراسم روز جهانی کارآفرینی با اشاره به شرایط فعلی اقتصادی کشور که متأثر از مسائل بین‌المللی است، اظهار داشت: تعبیری وجود دارد مبنی بر اینکه بعد از رعد و برق، باران و پس از آن، هوا صاف می‌شود. کسی که در گذشته تجربه رعد و برق را داشته باشد، به این علم آگاه است که در دوران پس از رعد و برق و در زمان باران، چتر برمی‌دارد؛ اما این فرد امید دارد به اینکه به زودی هوا صاف می‌شود؛ شرایط فعلی کشور نیز مصداق همین تعبیر است.

وی ادامه داد: اتفاقی که در حال حاضر رخ می‌دهد، این است که مطمئن باشید از دوران باران به زودی عبور خواهیم کرد و به زودی دوره آسمان صاف فرا می‌رسد. بر این اساس، مطالعه‌ای از کشورهای پیشرفته نشان می‌دهد کشورهای شناخته شده‌ای که دوره گذار از اقتصاد را طی کرده‌اند، کشورهایی هستند که دوران بحران، تهدید سیاسی و مشکلات اقتصادی را طی کرده‌اند؛ بنابراین فردی که توانسته این دوره را مدیریت کند و به دوران پیشرفت برسد، قطعاً دوران سخت را گذرانده است که نمونه آنها هم، کشورهایی نظیر کره جنوبی، جزیره موریس و مالزی هستند که دوران باران را پشت سر گذاشته‌ و برای آنها دوره‌ هوا صاف فرا رسیده است.

معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تأکید بر اینکه در این دوران از اقتصاد، نیازمند پهلوانان اقتصادی هستیم، ادامه داد: ما وظیفه داریم کمترین موانع را برای کارآفرینان و پهلوانان اقتصادی ایجاد کنیم.

منصوری تأکید کرد: موانعی که از سوی کارآفرینی با آن مواجه هستیم، نشان‌دهنده‌ تعارض بین نظام اجرایی کشور و آنچه که به عنوان کارآفرینی از آن یاد می‌کنیم، است و این تعارض را باید برطرف کرد.

وی با تأکید بر اینکه نظام اجرایی و قاعده‌ تصمیم‌گیری و سیاستگذاری باید به گونه‌ای باشد که انباشت عوامل اقتصادی را در کنار تکنولوژی، به صورت همگام داشته باشیم، گفت: اگر این اتفاق به صورت همزمان رخ دهد، قطعاً به رشد اقتصادی می‌رسیم؛ به همین دلیل امروز کارآفرین ما با اطمینان اعلام می‌کند که وام نمی‌خواهد؛ اما متأسفانه ابزار ما برای حمایت از کارآفرین، وام است.

معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با بیان اینکه ترتیبات نهادی و محیط نهادی را باید تغییر دهیم، افزود: ترتیبات نهادی به این معنا است که برای گمرک تعریف نشده که برای حمایت از بخش خدمات گردشگری، باید چه حمایت‌ها و تعرفه‌هایی را در نظر بگیرد که این یک آسیب است؛ ضمن اینکه تأمین اجتماعی و سازمان امور مالیاتی از نهادهایی هستند که موانع رشد کارآفرینی در کشور محسوب می‌شوند.

منصوری در بخش دیگری از اظهاراتش درباره برنامه‌های این وزارتخانه برای حمایت از کارآفرینان تصریح کرد: در جهت تبدیل سیاست‌ها به قانون، پیشنهاد بسته قانونی معطوف به کارآفرینی مطرح شده که به زودی نهایی می‌شود.

وی با تأکید بر اینکه سیاست پرداخت تسهیلات به کارآفرین برای ۶۰ سال پیش است، اظهار داشت: برنامه ترویج و آموزش کارآفرینی را از سنین پیش از دبستان آغاز کردیم؛ همچنین اصلاح ماده ۱۳۲ قانون مالیات‌های مستقیم در راستای معافیت های مالیاتی با هدف حمایت از کارآفرین را در دستور کار قرار دادیم.

معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به پیشنهاد روش تأمین مالی برای عرصه‌های نوپا توسط سیستم بانکی، خاطرنشان کرد: امیدواریم تا پایان سال در خصوص تعیین تکلیف پیشنهادات مذکور، به یک سرانجام برسیم تا منجر به یک تحرک مولد در کشور شود.


www.karfarmanews.irکارفرمانیوزپایگاه اطلاع رسانی کارفرمایان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار

رفتارشناسی کارکنان با الگوی دیسک

 

کارفرمانیوز -  مفاهیم مربوط به کارکنان در طول تاریخ نام های مختلفی داشته که در هر دهه تغییر می کند. در ابتدا «نیروی کار»، بعد «منابع انسانی» و امروز «سرمایه های انسانی» نام گذاری شده است.مطمئنا اطلاعات حوزه کارفرمایی تنها مختص به قوانین کار نیست و ما در این سایت سعی داریم اطلاعات مورد نیاز مدیریتی را هم در اختیار کارفرمایان عزیز قرار دهیم ...

مفاهیم مربوط به کارکنان در طول تاریخ نام های مختلفی داشته که در هر دهه تغییر می کند. در ابتدا «نیروی کار»، بعد «منابع انسانی» و امروز «سرمایه های انسانی» نام گذاری شده است. البته این مهم وقتی می تواند به کمک سازمان بیاید که از آن به نحو صحیحی استفاده شود؛ چون اگر در جای مناسب و زمان مناسب و شغل مناسب به کار گمارده نشود، شاید برای سازمان خطرناک هم باشد.

در علم مدیریت منابع انسانی مفاهیم متعددی در خصوص به کارگماری صحیح کارکنان وجود دارد، گرچه این علم در جهان بسیار پیشرفت کرده است و می توان به جرات گفت که یکی از دلایل پیشرفت جوامع سطح اول دنیاست؛ ولی متاسفانه رویکرد سیستم های ایران هنوز قدیمی است و به عنوان پرسنل اداری و کارمندان دیده می شود. مفاهیم همچون جانشین پروری، جا به جایی شغلی، کارراهه شغلی، کانون های ارزیابی، ارزیابی عملکرد و....

این دسته مفاهیم که در راستای تعالی سازمان گام بر می دارند، مستلزم اجرا و رعایت برخی زیرساخت هاست.

Disc یکی از روش های شناخت الگوهای رفتاری است که در چند سال اخیر در برخی بنگاه های اقتصادی به مدیران در شناخت زوایای رفتاری پرسنل کمک های بسیاری کرده است. در این نوشتار که در چهار بخش ارائه می شود، سعی کرده ایم از روش Disc و دسته بندی های آن برای شناخت هر چه بیشتر پرسنل و به کارگماری صحیح نظام عملکرد، جبران خدمت، استخدام، جانشین پروری و حتی جا به جایی شغلی بهره بگیریم.

در زندگی روزمره خود با افراد متفاوتی رو به رو هستیم. افرادی که شخصیت های گوناگون و رفتارهای متفاوتی دارند. این تفاوت های رفتاری در محیط کار نیز بسیار مشهود است و باعث ایجاد نقش های متفاوتی برای افراد می شود. آیا تاکنون به این موضوع فکر کرده اید که :

-    چرا برخی افراد دیر تصمیم می گیرند؟
-    چرا برخی افراد کند هستند؟
-    چرا برخی افراد خروجی مورد نظر را ندارند؟
-    چرا برخی افراد تفویض اختیار نمی کنند؟
-    چرا برخی افراد جسورند و ریسک می کنند و برخی نیستند؟
-    چرا برخی افراد بیشترین مقاومت را در برابر تغییرات دارند؟
-    چرا برخی افراد مدیریت زمان ندارند؟
-    چرا برخی افراد جزیی نگرند و برخی دیگر کلی نگر؟
-    چرا برخی افراد کارهای روتین دوست دارند و برخی دیگر کارهای متنوع و حتی برخی کارهای پرچالش؟

متخصصان علوم رفتاری با مطالعه رفتار افراد الگوهای رفتاری متفاوتی تعریف کرده اند که می توان هر یک از افراد را در یکی از دسته های مربوط به الگوی رفتاری خاص قرار داد.

رفتارشناسی دیسک

همان طور که در شکل پیداست، می توان افراد را در چهار الگوی رفتاری مختلف د سته بندی کرد که عبارت اند از :

1.    الگوی Dominnance  (تلفظ- نفوذ)
2.    الگوی Influence (تاثیرگذاری)
3.    الگوی Conscientious (وظیفه شناسی)
4.    الگوی Steadiness (ثبات)
 
این دسته بندی، الگوی DISC نام دارد.

افرادی که در دسته D (Dominnance) قرار می گیرند، افرادی تند و سریع، رک و قاطع، قوی و نافذ، خطرپذیر، اهل رقابت و سریع الفکر هستند. دسته I (Influence) افرادی شاد و سرزنده، معاشرتی، قانع کننده، تاثیرگذار، دوست داشتنی و اجتماعی هستند. دسته C (Conscientious) افرادی منطقی، دقیق، منظم، نظام مند، حسابگر و تحلیلگر و دسته S (Steadiness)، افرادی صبور و وفادار، آرام و احساسی، خوش برخورد و خونگرم هستند.

مطالعه روی رفتار افراد و تقسیم بندی آنان در گروه های رفتاری مختلف می تواند مبنای مناسبی برای مطالعات شغلی افراد باشد. ترسیم کارراهه شغلی و مسیر رشد و ارتقای هر فرد تابعی از شخصیت و الگوی رفتاری وی است. این الگو حتی می تواند معیار مناسبی در مصاحبه های شغلی یا پرسش نامه استخدامی باشد تا بتوان فرد مناسب برای شغلی خاص را برگزید؛ چرا که هر یک از این الگوهای رفتاری برای مشاغل خاصی مفید است و چنانچه فرد در جایگاه شغلی مناسب با شخصیت خود قرار گیرد، چه بسا علاوه بر بهره وری مطلوب تر برای سازمان، با سرعت بیشتری مسیر رشد و ترقی را طی خواهدکرد.

این موضوع می تواند تاثیر مستقیم روی رضایت شغلی و افزایش انگیزه فرد داشته باشد که در نهایت باز هم موجب افزایش بهره روی و سودآوری سازمان خواهدشد.

در این مطلب به تشریح الگوی رفتاری D (Dominnance) خواهیم پرداخت.

زبان بدن گروه D
 
کلمات تلفظی

-    بیشتر پاسخ می دهد تا سوال کند.
-    بیشتر حرف می زند و کمتر گوش می کند.
-    از ارتباطات کلامی بیشتر استفاده می کند.
-    از جملات تاکیدی بیشتر استفاده می کند.
-    مشخص صحبت می کند.

تُن صدا

-    تُن صدای فشاری و توام با دستور
-    آسانی در برقراری ارتباط
-    صدای بلند، صحبت سریع
-    صدای چالشی با زیر و بم زیاد

مصادیق رفتاری

-    دست دادن قوی و با اعتماد به نفس
-    تداوم در تماس چشمی
-    حرکات تاکیدی
-    ابراز بی حوصلگی
-    جرکت سریع
-    راه رفتن سریع
-    روی دو پا محکم ایستادن
-    رسمی
-    غذا خوردن سریع

نمودار دیسک در بُعد D چگونگی حل مشکل و عکس العمل افراد را در برخورد با چالش مورد سنجش قرار می دهد.

شدت: هرچه مقدار D بالاتر باشد، فرد در مواجهه با مشکلات و موانع فعال تر و جدی تر عمل می کند.

هرچه مقدار D کمتر باشد، تمایل فرد برای جمع آوری حقایق قبل از تصمیم گیری بیشتر می شود.


هنگامی که فرد در محیط ناخوشایندی قرار می گیرد:

مقدار بالای D در افراد باعث بروز رفتاری خشن و مستقیم می شود.

احساسات: فاکتور D احساس خشم را اندازه می گیرد. کسانی که فاکتور D بالایی دارند به سرعت عصبانی می شوند و کسانی که فاکتور D پایینی دارند، دیر عصبانی می شوند.

بُعد D
 
غالب، مصمم، مولد انگیزه

تمایل به برون گرایی دارند و کار محورند.

ویژگی های بارز: توانا در حل مشکل، اهل ریسک، دارای خودِ قدرتمند (strong ego)، شروع کننده کار، هدف محور

ارزش گروهی: توانایی انگیزه دادن، توانایی اداره رخدادها، ارزش دادن به زمان، نتیجه محور.

محدوده خطر: اهل بحث، بی علاقه به روزمرگی، تخطی فراوانی از مقامات، احتمالا تحمیل کننده

بزرگ ترین ترس: مورد سوءاستفاده واقع شدن.

خصوصیات کلی

اهل رقابت، مصمم، قاطع، مولد انگیزه، با مسئولیت، با اشتیاق، پیشرو، منطقی، بااراده، مستقل.

انگیزه گرفتن از:

-    رویارویی با چالش های جدید و حل مسائل
-    قدرت و مقام و ریسک کردن
-    آزادی از روزمرگی و کارهای بی ارزش
-    تغییر مکان هایی که در آن فعالیت می کند.

محیط ایده ال

-    تمرکز نوآورانه بر روی کارهای آینده
-    کارها و فعالیت های غیرمعمول و چالش برانگیز
-    پروژه ها و فعالیت هایی که نتایج ملموسی به دنبال دارند
-    عدم کنترل و نظارت، فارغ از جزییات
-    ارزیابی عملکرد شخصی بر مبنای نتایج و نه روش های انجام کار

نقاط قوت

-    تصمیم گیرنده نهایی است.
-    به زمان اهمیت بسیاری می دهد.
-    شرایط موجود را به چالش می کشد.
-    نوآور است.
-    در حل مسئله تواناست.
-    اهل ریسک است.
-    شروع کننده فعالیت است.

محدودیت های بالقوه

-    تخطی از اختیارات خود
-    اهل بحث و جدل
-    دوست نداشتن روزمرگی
-    خودبین
-    اشتباهاتش را به سختی می پذیرد

آنچه باعث تحسین دیگران می شود

به صورت عمومی

-    بااراده
-    مولد
-    مصمم
-    عملگرا
-    آینده نگر
-    خوش بین
-    قابلیت هدایت ذاتی
-    متکی به خود
-    در مواقع شکست تسلیم نمی شود

در ارتباطات و روابط

-    رهبری گروه را به دست می گیرد.
-    برای دیگران هدف تعیین می کند.
-    به دیگران برای انجام کار انگیزه می دهد.
-    جواب درست را می داند.
-    دیگران را مدیریت می کند.
-    کار گروهی را هدایت می کند
-    در مواقع حساس بسیار خوب عمل می کند.

در محیط کار

-    هدف محور است.
-    تصویر کلی را می بیند.
-    خود را مدیریت می کند.
-    به دنبال راه های عملی است.
-    سریع به کار می پردازد.
-    دیگران را به کار می گمارد.
-    بر بهره روی تاکید می کند.
-    فعالیت را تسریع می بخشد.
-    در موفقیت های کاری پیشرفت می کند.

آنچه باعث عذاب دیگران می شود

در ارتباطات و روابط

-    تمایل دارد بر دیگران مسلط شود.
-    برای خانواده و دوستان وقت ندارد.
-    از استانداردهایش کوتاه نمی آید.
-    از دیگران استفاده می کند.
-    نیاز به تایید دیگران ندارد.
-    نمی تواند عذرخواهی کند.
-    احساس می کند همیشه حق با اوست.

در محیط کار

-    اشتباهات را تحمل نمی کند.
-    انتظار دارد دیگران جزییات را انجام دهند.
-    داستان های احساساتی برایش کسالت آور است.
-    در تصمیم گیری عجول است.
-    جسور و بدون فکر و سیاست است.
-    در رسیدن به هدف تخلف هم می کند.
-    روشش را توجیه می کند.
-    بیش از توان کار می کند و این انتظار را از دیگران هم دارد.
-    به دیگران سخت می گیرد.

روش های انجام کار

من می خواهم کارها را خیلی سریع انجام دهم

-    موضوع این کار چیست؟
-    بگذارید کمک کنم؛ یاد دهم و صحبت کنم.
-    فقط نکات اصلی موضوعت را خلاصه بگو
-    بگذار من جلسه را اداره کنم.
-    به من چیزهایی جدید بیاموز و مرا به چالش بکش.

بهبود بخشیدن به ارتباطات

افراد با الگوی D چه زمانی خرسند می شوند؛

-    مختصر، صریح و بدون حاشیه سخن بگویید. 
-    سوالاتتان را با چه شروع کنید نه چگونه.
-    بر روی نتایج متمرکز شوید (به یاد داشته باشید آن ها نتیجه محورند).
-    هنگام توصیف مسئله به اصل مطلب بپردازید.
-    راه هایی برای حل مشکل به آن ها ارائه دهید.
-    هنگامی که درباره ایده هایتان با آن ها سخن می گویید، مزایای آن را هم به آن ها بگویید.
-    برای جلب موافقت آن ها به حقایق بپردازید نه احساسات.
-    مسئله را با توجه به نتیجه دهی آن بررسی کنید.

افراد با الگوی D چه زمان ناراحت می شوند؟

-    گسسته حرف می زنید یا حرف هایتان را تکرار می کنید.
-    بر مشکلات متمرکز می شوید و نه راه حل ها.
-    به مسائل کلیت می بخشید.
-    بدون دلیل و مدرک حرف می زنید.

عملکرد و رفتار در تیم

Dها خوب هستند در:

-    غلبه بر موانع
-    مشاهده تصویر کلی
-    پیش بردن گروه
-    پذیرفتن چالش ها بدون ترس
-    حفظ تمرکز بر اهداف
-    به دست آوردن نتایج
-    رهبری کردن
-    انجام هم زمان چند کار.

در تحلیل اطلاعات

-    Dها به ریسک های بالقوه توجه نمی کنند و مزایا و معایب را بررسی نمی کنند.
-    Dها ممکن است عقاید دیگران را در نظر نگیرند.
-    Dها سیستم ها و نظریات نوآورانه و مترقی ارائه می دهند.

خصوصیات مثبت Dها در کار تیمی

-    Dها مدیران مستبدی هستند که در بحران ها توانمند هستند.
-    Dها بدون ترس پذیرای چالش هایند و می توانند بر موانع غلبه کنند.
-    Dها در به دست آوردن نتایج، نوآورند.
-    Dها می توانند تصویر کلی را ببینند و تمرکز بر اهداف را حفظ کنند.
-    Dها می توانند چندین پروژه را اداره کنند و با حجم کار انبوه عملکرد خوبی داشته باشند.
-    Dها جهت و رهبری ارائه می دهند و گروه را به سمت تصمیمات هدایت می کنند.
-    Dها بی پرده سخن می گویند و ریسک ها را می پذیرند.

D در مواجهه با فشار و استرس

تحت فشار

-    مصمم، قاطع، محرک، منضبط، جدی و چالش گرا می شود.

دلایل ناراحتی D

-    ناامنی، احتیاط بیش از اندازه، فقدان ابتکار، رقابت پذیری، اقتدارگرایی.

D لازم است

-    قبل از اقدام فکر کند. وفادار باشد. فقط به جزییات توجه کند و از طرق جذابیت و رفاقت، دیگران را تحریک کند.

از افراد با خصوصیات گروه D می توان در شغل های با تعریف برون گرایی بهره جست؛ بدن گونه که این افراد در سطوح مدیریت بر خطوط خدمات یا تولید و عملیات کنترل بر فرایندهای گسترده و خست و پرچالش، پرانگیزه تر خواهندشد.

چنین گروهی در سطح کارکنان و کارشناسان در صورت به کارگیری در دسته نیروهای صف که با مشتریان ارتباط مستقیم خواهندداشت، توانایی پاسخ گویی و برخورد با همه نوع  مشتری که گاه ناراضی هم هستند یا تندخو، نمی توانند محیط را به آرامش برسانند. در نهایت پیش بینی می شود این افراد در صورت استفاده، در کارهای عملیاتی اجرایی که خود متولی فرایند باشند، مناسب ترند.




ماهنامه معیشت - پژمان مظفری


www.karfarmanews.irکارفرمانیوزپایگاه اطلاع رسانی کارفرمایان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار

مقاله قانون کار


قانون کار بنفع کارگر است ... شاید بارها این جمله را از زبان کارفرمایان شنیده ایم و برخی چنان این جمله را بر زبان می رانند که انگار کشف بزرگی کرده اند.درحالی که در مبانی حقوق کار این جمله بارها و بارها تکرار شده و در واقع قانونگذار ابایی از بیان این حقیقت نداشته که "هدف از تقنین قانون کار حمایت از کارگر بدون امکانات و سرمایه در برابر کارفرمای صاحب قدرت و امکانات است."

با نگاهی به مفاد قانون کار درمی یابیم هر جا قرار است مزایایی در حق کارگر منظور شود تعاریف آنقدر موسع است که تا آنجاییکه ممکن است حجم وسیعتری از کارگران را در بر گیرد اما در زمانی که درباره حقوق کارفرمایان صحبت می شود تعریف مضیق و با مقررات و شرایط دیگر محدود شده تا به زعم خود جلوی سوء استفاده او گرفته شود.

این که این نوع نگاه درست است یا نه موضوع بحث ما نیست،موضوع بحث ما پرداختن به مفاهیمی از این دست و بررسی آن است.


قرارداد کار پرسنل


 در ماده 3 قانون کار کارفرما مسئول کلیه تعهداتی ست که مدیران و سرپرستان در قبال کارگر بعهده می گیرند در حالی که کارگر حتی اگر تعهداتی را قبول کند و از قوانین و مقررات کار عدول کند در مراجع حل اختلاف قابل قبول نیست.این مسئله موضوع مبتلابهی در محاکم کار است و خصوصا در مورد تکلیف کارفرما در بیمه کردن کارگر موضوع ماده 148 قانون کار کارفرمایان به تعهدات شفاهی و کتبی پرسنل در این خصوص استناد می کنند که ناشی از عدم آگاهی آنان به قانون کار و عدم اطلاع رسانی درست از سوی مراجع ذیربط می باشد.

در خصوص کارآموزان و کارگران آزمایشی هم مقررات و محدودیت هایی ایجاد شده که در بسیاری از موارد نمی تواند به هدف کارفرما منجر شود.قرارداد کار هم از مهمترین مباحث قانون کار است که بر اساس مفاد قانون کار اصل بر دائم بودن آن قرار داده شده و در صورتی که کارفرما با کارگر خود قراردادی منعقد نکرد و فعالیت مربوطه جنبه مستمر دارد قرارداد کارگر دائم تلقی می گردد در حالی که با توجه به وضعیت اقتصادی جامعه تفکر کارفرما در اکثریت قریب به اتفاق قراردادها بر پایه موقتی بودن قرارداد استوار گردیده است.


مورد دیگر انتقال تعهدات کارفرمای سابق به کارفرمای جدید است که در خیلی از موارد مشکلات مالی بسیاری برای کارفرمایان که از محتوای ماده 12 قانون کار مطلع نیستند به بار آورده است که لازم است در این خصوص چارچوبی تعیین گردد که حق کارفرمای بدون سوء نیت هم پایمال نشود.همه ما آگاهیم که در صورت نبودن این ماده ممکن است کارفرمایان برای فرار از دین خود به کارگران مبادرت به انتقال مدیریت و حتی مالکیت به شخص ثالث نمایند اما این نگرانی در بسیاری از موارد گریبان مالک جدید بی خبر از همه جا را که بفکر کمک به چرخه اقتصادی جامعه است را گرفته است.در این باب در آینده باز هم خواهیم نوشت ...



نویسنده : محمدرضا مهرپویا


www.karfarmanews.irکارفرمانیوزپایگاه اطلاع رسانی کارفرمایان
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار

اهمیت استعدادیابی نیروی کار و جانشین پروری

 

 مدیریت منابع انسانی را می توان شناسایی، انتخاب، استخدام و تربیت و پرورش نیروهای انسانی به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف نمود و قابل ذکر است که در سازمان های ایرانی مبحث توسعه منابع انسانی در قالب های گوناگونی نظیر مدیریت استعداد مورد توجه قرار گرفته است، هم چنین در تجربه های شرکت های برتر در سطح دنیا ثابت گردیده که مدیریت استعداد متعلق به همه فرآیندهای توسعه منابع انسانی است و باید آن را به عنوان یک سیستم در جریان در هر یک از فرآیند های توسعه منابع انسانی نهادینه کرد.

مدیریت صحیح منابع انسانی می تواند باعث کاهش هدر رفت تمامی منابع گردد. بیشتر سازمانها در زمینه منابع انسانی با مشکالتی روبرو هستند که از مهمترین آنها می توان عدم توجه مدیر به قابلیت های بالقوه کارکنان و یا عدم ایجاد زمینه هایی برای بروز این قابلیت ها را نام برد.


مدیریت منابع انسانی را می توان شناسایی، انتخاب، استخدام و تربیت و پرورش نیروهای انسانی به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف نمود و قابل ذکر است که در سازمان های ایرانی مبحث توسعه منابع انسانی در قالب های گوناگونی نظیر مدیریت استعداد مورد توجه قرار گرفته است، هم چنین در تجربه های شرکت های برتر در سطح دنیا ثابت گردیده که مدیریت استعداد متعلق به همه فرآیندهای توسعه منابع انسانی است و باید آن را به عنوان یک سیستم در جریان در هر یک از فرآیند های توسعه منابع انسانی نهادینه کرد.


بنابراین با این دیدگاه مدیریت استعداد نیز سیستمی جهت شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقاء و نگهداری افراد مستعد با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج کسب و کار می باشد.


شعار «به سوی برتری، سازمان برتر» از جمله باورهای راهبردی بسیاری از سازمانهاست. با توجه به بار ارزشی کلمه « برتری»می توان آن را پاسخی منطقی به یکی از نیازهای اساسی سازمان یعنی « رقابت » برشمرد.در این میان نیروی انسانی با کیفیت و دانش محور ، مهمترین مزیت رقابتی و کمیاب ترین منبع در اقتصاد دانش محور امروزاست.


از این رو توسعه قابلیت ها، تخصص و تعهد کارکنان فرهیخته، مهمترین چالش مدیریت در زمان ما محسوب می شوند.استفاده بهینه از منابع انسانی یکی از مهمترین نیازهای سازمانهای امروز می باشد. پر واضح است افراد، مدیر متولد نمی شوند بلکه بایستی برای مدیریت پرورش یابند. مدیریت جانشین پروری یکی از مهمترین ابزارهائی است که سازمانهای پیشرو در کشف و ارتقاء استعدادهای انسانی از آن بهره می جویند.


تقاضای رو به افزایش کارفرمایان برای جذب نیروهای ماهر از سویی و تمایل کارکنان برای تصاحب و در اختیار گرفتن مشاغل با ارزش از سوی دیگر، موجب شده است که نبرد و مبارزهای شکل بگیرد که باید آن را جنگ استعدادها بنامیم. در این نبرد سازمان های موفق تلاش می کنند تا با بهکارگیری رویه ها، برنامه ها و راهبردهای مناسب بتوانند استعدادهایی را که برای تداوم حیاتشان ضروری هستند، جذب و نگهداری کنند.


بدین منظور، سازمان ها باید بدانند با چه نیازهایی در حال حاضر و در آینده رو به رو هستند تا بتوانند طبق آن استعدادهای بالقوه و بالفعل را از میان کارکنان شناسایی ویا بهعبارت دیگر، قادر باشند براستعدادها مدیریت کنند.پژوهش ها نشان می دهد که 51 %از متخصصان منابع انسانی فعالیت های جانشین پروری و استعدادیابی را به خوبی نمی شناسند و فقط 21 %از آنها این برنامه را به طور رسمی اجرا می کنند.


مدیریت منابع انسانی


مفهوم مدیریت استعداد


- واژه مدیریت استعداد اولین بار در اواخر دهه 90 و زمانی ارائه شد که محققـان گـروه مک کینزی دریافتندبهترین اقدامات که شرکتهـا را بـه عملکـرد بـالایی رسـانیده اسـت مدیریت استعدادها است.


- مرور و بررسی ادبیات مـدیریت استعداد تعاریف مختلفی از آن را نشان میدهـد. مـدیریت اسـتعداد، مـدیریت اسـتراتژیک جریـان اسـتعداد در یـک سـازمان اسـت. هـدف و مقـصود آن تـضمین عرضـه مطلـوبی از استعدادها به منظور انطباق افراد مناسب با مشاغل مناسب در زمان مناسب بر مبنای اهداف استراتژیک سازمان است.


- در تعریفـی دیگـر مـدیریت اسـتعداد دربرگیرنده تمامی فرایندهای منابع انسانی، مدیریت امور و فن آوری هاست. مدیریت استعداد عموماً به معنی کاوش، کشف، انتخاب، حفظ و نگهداری، توسعه و به سازی، بـه کـارگیری، و بازسازی نیروی کار است.


- گروهی دیگر از محققین مدعی اند که بهتر است مدیریت استعداد به منزله مجموعه ای از موضوعات در نظر گرفته نشود بلکـه بـه منزله نوعی دیدگاه یا نگرش ذهنی به آن نگریسته شـود.


- مدیریت استعداد، تسهیل و توسعه پیشرفت مسیر شغلی افراد بسیار با استعداد و ماهر در سازمان، با استفاده از دستورالعمل های تدوین شده، منابع، سیاست ها و فرآیندها می باشد.


- مدیریت استعداد یا مدیریت استعدادیابی را سرمایه گذاری در توسعه کارکنان، شناسایی جانشین ها و افراد با استعداد در سازمان و بالنده کردن آنان برای ایفای نقش های گوناگون رهبری تعریف می کنند.


- لوئیس و هاکمن(2006) براساس تعاریف موجود از نویسندگان و محققان حوزه مدیریت منابع انسان و مدیریت، سه مفهوم پایه ای برای واژه مدیریت استعداد پیدا نمودند.


- در اولین مفهوم، مدیریت استعداد را مجموعه ای از وظایف منابع انسانی مانند استخدام، انتخاب، آموزش و توسعه تعریف کردند. آنها در متون مورد بررسی به این امر اشاره داشتند که مدیریت استعداد یک روش سیستمی جهت اجرای وظایف مدیریت منابع انسانی است اما نه به نحو سنتی آن بلکه با نگاهی گسترده تر و با عملکردی دقیق تر با استفاده از وسایل فناوری جدید مثل اینترنت و نرم افزارهای مربوطه و با هدف اجرا در کلیه سطوح و قسمت های سازمان.


- مفهوم دوم لوئیس و هاکمن از مدیریت استعداد به طور خاص تمرکز بر پیش بینی یا مدل سازی فرآیند منابع انسانی در حیطه سازمان براساس عواملی مانند مهارت های نیروی کار، عرضه و تقاضا و رشد و فرسایش نیروی کار دارد. از این دیدگاه، مدیریت استعداد کم و بیش مترادف با منابع انسانی یا برنامه ریزی نیروی کار است.


- مفهوم سوم لوئیس و هاکمن متمرکز بر افراد با استعداد از لحاظ عملکرد و پتانسیل است. افراد با پتانسیل بالا در جریان استفاده از نیروی کار در سازمان ها بیشتر مورد توجه قرار می گیرند و سازمان در جذب آنها کوشش بیشتری می نماید.


مدیریت هدفمند استعداد


مسئله مهم، حفظ هماهنگی و تناسب در استراتژی مدیریت استعدادهاست. بیشتر سازمان ها در هنگام انتخاب بر دانش، مهارتها و رفتارهای مورد نیاز برای انجام وظیفه در نقش های سازمانی تاکید می کنند) تناسب شغل و شاغل(برخی سازمان ها نیز می خواهند اطمینان یابند که فرد برگزیده از مهارت های مورد نظر برای کار اثر بخش بر خوردار است و گاه فراتر از آن. مدیریت استعداد از طریق درک مفهوم واقعی استعداد و نیز درک نحوه دستیابی به اهداف سازمان در پی دستاورهای زیر است:


•تبیین برنامه راهبردی سازمان با فهرستی از نیازهای آن در حوزه مهارتهای انسان


•تعیین وضع موجود سازمان از منظر قابلیت ها، مهارت ها، و یافتن کمبود و نیازها.


•اندازه گیری و پیگیری مستمر قابلیت های موجود و فاصله آن با قابلیت ها و مهارت های مطلوب از طریق برنامه های آموزشی و پرورش.


چرا مبحث مدیریت استعداد امروزه مورد توجه ویژه قرار گرفته است؟


- ارتباط مستقیم بین استعدادها و عملکرد برتر سازمان: مطالعات نشان داده است هنگامی که سازمانیبر روی استعدادهایش سرمایه گذاری می کند، افزایش درآمد چشمگیری خواهد داشت. در نتیجه، استعدادها می توانند بر روی عملکرد کسب و کار تأثیر داشته باشند.


- ارزش آفرینی استعدادها: ارزش مالی سازمان ها به کیفیت استعدادهای آنها بستگی دارد و استعدادهابه سرعت ارزش سازمان را افزایش می دهند.


- کسب و کار در محیط پیچیده تر و پویاتر: رقابت شدید، حفظ طولانی مدت مزیت رقابتی را بسیار دشوار ساخته است. محصوالت جدید و مدل های جدید کسب و کار چرخه حیات کوتاه تری دارند و خواهان نوآوری مستمرند. چه کسانی باید برای رویارویی سازمان با این چالش ها پیشرو باشند؟ چه افرادی می توانند رهبری سازمان ها را در این محیط پیچیده و پویای کسب و کار به عهده داشته باشند؟


- تغییر انتظارات کارکنان: انتظارات کارکنان در حال تغییر است؛ از طرفی سازمان ها تأکید بیشتر بر روی استراتژی ها و شیوه های مدیریت استعداد دارند.


کارکنان امروزی :


- به طور فزاینده ای علاقمند به انجام کار معنی دار و چالش برانگیزند.


- نسبت به حرفه خود، بیش از سازمانشان وفادارند.


- نسبت به ساختار و منبع قدرت سنتی کمتر تطبیق دارند.


- بیشترعلاقمند به ایجاد تعادل بین کار و زندگی هستند.


- خواهان تعیین مسیر توسعهشغلی خود هستند.


اهداف مدیریت استعداد


به طور کلی اهداف اصلی مدیریت استعداد عبارت است از:


- تشخیص پست های توسعه و شکاف های شایستگی مدیریتی


- نگهداری متخصصین کلیدی


- شناسایی خطر مشاغل خالی مدیریتی


- تبیین برنامه راهبردی سازمان با فهرستی از نیازهای آن در حوزه قابلیت ها و مهارت های انسانی


- تبیین و تعیین وضع موجود سازمان از نظر قابلیت ها و مهارت ها و یافتن کمبودها و نیازها


- اندازه گیری و پیگیری مستمر قابلیت های موجود و فاصله آن با قابلیت ها و مهارت های مطلوب از طریق استراتژی ها و برنامه های آموزشی و پرورشی


- تشخیص، توسعه و نگهداری افراد با پتانسیل بالا


- تقویت برداشت و تلقی سهامداران و مشتریان


- کاهش هزینه های نیرویابی بیرونی


- برخورد چالش گرایانه با مسیر توسعه مدیریتی


فرآیند مدیریت استعداد


اجزای تشکیل دهنده فرآیند مدیریت استعداد شامل موارد زیر است:


- بیان روشن نیاز سازمان به استعدادها جهت اجرای استراتژی کسب و کار


- شناسایی پتانسیل استعدادهای موجود در سازمان


- ارزیابی میزان آمادگی استعدادها برای موقعیت های شغلی بالاتر


- سرعت بخشیدن به توسعه استعدادها


مدیریت منابع انسانی


 شرایط اجرای مدیریت استعداد


اجرای برنامه مدیریت استعدادها مستلزم آن است که سازمان دارای یک نظام ارزیابی عملکرد مؤثر و مناسب باشد. در واقع از طریق همین نظام است که باید کارکنان مستعد و دارای قابلیت و شایستگی های آشکار یا نهفته شناسایی و معرفی شوند. همچنین، سازمان باید دارای یک نظام ارتباط منطقی و کارآمد نیز باشد که از طریق آن همه کارکنان هر یک براساس شایستگی و عملکرد خود بتوانند نردبان ترقی شغلی را طی کنند. و بالاخره مهم ترین اصل در مدیریت استعداد این است که مدیران سازمان دارای سبک مربیگری باشند و اگر مدیران سازمان دارای این سبک باشند، استعدادهای سازمان می توانند:


- راه حل های خود را بیابند.


- مهارتهای خود را توسعه دهند.


- رفتارهایشان را اصالح کرده و تغییر دهند.


- نگرش هایشان را متحول سازند.


- به گنجینه خرد و درایت خود دستیابی پیدا کنند.


نکاتی در مورد تحقق فرآیند مدیریت استعداد


برای تحقق فرآیند مدیریت استعداد چند عنصر باید در نظر گرفته شود:


برنامه سازمان: این عنصر تعیین کننده انواع نیروی انسانی سازمان مورد نیاز برای مواجه یا پشت سرگذاشتن برنامه های کسب و کار در آینده همچنین مهارت های تخصصی و سطوح تجربه مورد نیاز برای هر موقعیتی است.


سیاست های استخدامی: بر پایه برنامه سازمان، این سیاست های رسمی استخدامی هستند که تعیین           می کنند چه زمانی فرآیند استخدام برای انواع مختلف مشاغل و چه منابع کارمندیابی برای جذب بهترین داوطلبان مورد نیاز است.


برنامه توسعه:این عنصر اطمینان می دهد که در هر نوع شغلی اهداف استاندارد عملکردی ومسیرهای توسعه شغلی به طور کامل تعیین گردیده اند.


برنامه نگهداری:این عنصر پاداش ها را با سیستم هایی که به وسیله عملکرد های منحصر به فردو برنامه های توسعه، تشخیص می دهند پاداش ها به چه کسانی باید داده شود مطابقت می دهد.


برنامه ارزیابی:این عنصر اطمینان می دهد که هر کارمند به شکل رسمی و غیر رسمی به صورت دوره ای در تمام طول سال مورد ارزیابی قرار می گیرد.


برنامه کنار گذاری:این عنصر زمانی تعیین کننده است که یک شغل دیگر بیش از این مورد نیاز نباشد و باید حذف شود یا به اندازه کافی در آن تغییراتی صورت گیرد و افراد در این مشاغل نیاز به ارزیابی مجدد داشته باشند.


مزایای مدیریت استعداد


مدیریت استعداد این اطمینان را به وجود می آورد که هر یک از کارکنان، با استعدادها و مهارت های ویژه در شغل مناسب قرار گرفته اند بعلاوه مزایای جبران خدمت، منصفانه و عادلانه است. همچنین مسیر شغلی آن ها شفاف است و به عنوان یک عامل تحریک فزاینده برای فرصت های شغلی بهتر، درون و بیرون سازمانی، عمل می کند. مدیریت استعداد، فرایندها و ابزارهای مناسبی را برای حمایت و توانمند سازی مدیران فراهم می آورد. از این راه آن ها در می یابند که از کارکنان خود چه انتظارهایی باید داشته باشند، که این امر موجب بهبود روابط کاری می شود. در نتیجه سازمان با سرمایه گذاری در مدیریت استعداد از یک سو، از یک نرخ بازگشت سرمایه بالا برخوردار می شود و از سویی دیگر، مجموعه استعدادهای گوناگون را در سازمان خواهد داشت. در چنین شرایطی سازمان از مزایای نیروی کار چابک و با انگیزه بهره می برد، که این خود بهره وری سازمانی را به دنبال خواهد داشت.


ابعاد اصلی یک سیستم جانشین پروری موفق


استراتژی سازمان: پایه واساس هر سیستم جانشین پروری را استراتژی سازمان تشکیل می دهد.سیستم های جانشین پروری هم با حوزه مدیریت منابع انسانی و هم به صورت همزمان با جهت گیری های استراتژیک سازمان مرتبط است و این دو حوزه را به هم پیوند میدهد. در چنین نقشی این سیستم ها یک منبع حیاتی هستند که نیازهای آینده سازمان به مدیران و رهبران رابرای تحقق اهداف و جهت گیریهای استراتژیک سازمان تعیین می کند.


متولیان و حامیان سیستم جانشین پروری:متولیان و حامیان هر سیستم نقش اساسی در موفقیت و مفید بودن آن از یک سو و پذیرش آن از سوی دیگران دارند.حمایت از سیستم های جانشین پروری باید در بالاترین سطح سازمان و واحدهای سازمانی متمرکز باشد. البته این حمایت یکطرفه نیست بلکه این سیستم ها نیز از طریق پرورش مدیران شایسته ، به سهم خود از مدیران ارشد سازمان ذیربط حمایت می کنند.


شناسایی استعدادها و تشکیل خزانه استعدادها:سومین بعد سیستم های جانشینی انتخاب یا شناسایی افراد مستعد است این سیستم ها اساس ارزیابی خود را مستقیما بر نتایج عملکرد افراد،پتانسیل های آنها و نیز مجموعه ای از قابلیت های ارزشمند مدیریتی و سازمانی قرار می دهند.


 درتعریف استعداد میتوان سه رکن اصلی را در نظرگرفت: مهارت،شایستگی و فرصت؛


فرد با استعداد کسی است که مهارت و توانایی انجام دادن کاری را به  صورت ذاتی یا اکتسابی دارد و همچنین، این فرد شایستگی و فرصت استفاده از مهارت خود را نیز دارد؛ بدین معنا که ممکن است فردی مهارتی را داشته باشد، اما توانایی یا فرصت بروز آن را نداشته باشد. بنابراین، استعداد می تواند به صورت زیر باشد:


مهارت × شایستگی × فرصت = استعداد


آموزش و توسعه افراد مستعد:بعد از انتخاب فرد مستعد جانشینی او باید مراحل آموزش و توسعه را طی نماید تا با نیازهای آتی سازمان متناسب گردد.


اصول جانشین پروری


اصول جانشین پروری از دیدگاه پیتر دراکر عبارتند از:


1.      مدیران متولد نمی شوند بلکه باید آنها را تربیت کرد و پرورش داد.


2.   در فرایند پرورش مدیران باید تاکید اصلی را بر مهارتها و قابلیت های مورد نیاز در دنیای کسب و کار آینده سازمان قرار داد.


3.      استعدادیابی و جانشین پروری نیاز به برنامه منظم و سیستماتیک دارد.


4.      مدیران ارشد سازمانی باید متولی ، حامی و مشتری اصلی این برنامه ها باشند.


اهداف و مزایای مدیریت جانشین پروری


الف – شناسایی افراد مستعد برای تقبل مسئولیت های رهبری و مدیریتی در سازمان.


اجرای این مرحله از طرح به طور مستقیم و غیر مستقیم دستیابی به موارد زیر را تسهیل و میسر خواهد ساخت:


1.      کسب اطمینان از وجود مدیران و رهبران مورد نیاز شرکت یا سازمان در آینده.


2.      ایجاد زمینه و بستر استفاده موثر از ظرفیت های کارشناسان مستعد.


3.     فراهم سازی امکان رشد و ارتقای شغلی کارشناسان که جو انگیزشی ، تحرک و رقابت سالم را تقویت می کند.


4.        تعدیل و کاهش فرهنگ بی تفاوتی ، دلسردی و افسردگی در سازمان.


5.   خلق شرایطی جذاب در سازمان به منظور جذب و ادامه خدمتکارشناسان با استعداد. تجربه شرکت Dell نشان می دهد که قبل از طراحی استقرار نظام استعداد یابی و جانشین پروری هر ساله 5 درصد از کارشناسان شایسته و با استعداد خود را از دست می داده است. این رقم پس از استقرار نظام یاد شده به 1.5 درصد کاهش یافت.


6.   دست یابی به اصول بنیادین مدیریت و رهبری در شرکت نظیر انواع شایستگی های محوری مورد نیاز و شیوه های ارزیابی آن ها.


7.      برآورد نیاز های رهبری سازمان از نظر نوع قابلیت ها و تعداد کادر رهبری مورد نیاز.


ب– پرورش و توسعه قابلیتهای رهبری و مدیریتی افراد جانشین


برنامه های متنوع پرورش قابلیت های رهبری و مدیریتی را می توان با هدف تامین برخی انتظارات ذیل اجرا کرد:


1.      جلب توجه مدیران به جهت گیری های آتی سازمان ( براساس چشم انداز و استراتژی )


2.      تغییر نگرش مدیران در مورد سیاست جهانی شدن ، مشتری گرایی، مشارکت و همکاری ، کل نگری و رهبری.


3.      ایجاد زبان و دیدگاه مشترک در مجموعه و ایجاد زمینه همکاری بیشتر و تبادل تجربه ( هم آموزی )


4.      آشنایی با مفاهیم روز مدیریت و رویکرد های نوین در اثر بخشی سازمان.


5.      کسب آمادگی های ذهنی برای انجام تغییرات سازمانی و اطلاع از تجارب دیگر سازمان ها و مدیران.


6.   توسعه قابلیت های شخصی برای انجام بهتر امور محوله از جمله ارتقای قابلیت ذهنی و ارتباطی برای توجیه و متقاعد سازی دیگران.


مدل های اصلی در برنامه ریزی و مدیریت جانشین پروری


به منظور اجرای مدیریت و برنامه ریزی جانشین پروری در عرصه های سازمانی مدل های مختلفی وجود دارند که در اینجا به 3 مورد آن اشاره می شود:


1.      مدل مرشد –مریدی


2.      مدل کانال رهبری


3.      مدل ستاره هفت پر



مدل مرشد – مریدی


شناسایی افراد دارای استعداد های بالقوه برای تصدی پست های مدیریتی و انتقال دانش ، تجربه و مهارت های مدیران ارشد به آنها امری بسیار حیاتی در راستای توسعه مدیریت به شمار می آید. رابطه مرشد – مریدی بستری را فراهم می سازد تا تعامل بین کارکنان مجرب و کم تجربه برقرار گردد و طی فرآیند یادگیری مشاهده ای دانش ، تجربه و اندوخته های حرفه ای و شغل افراد مجرب به افراد کم تجربه انتقال یابد و افراد شایستگی لازم جهت احراز پست مزبور را به دست آورند.


کارکرد های مرشد –مریدی


رابطه مرشد –مریدی مزایای گوناگونی را برای افراد درگیر در آن رابطه و سازمانی که این رابطه درآن شکل می گیرد به همراه دارد. هر سازمانی به منظور پرورش مدیران شایسته و با انگیزه و ارتقای سرمایه های انسانی به انواع مختلفی از برنامه های توسعه حرفه ای نیاز دارد.


 حتی کارمندانی برای سطح شغل فعلی ممکن است به توسعه حرفه ای به دلیل تغییرات سازمانی نیاز داشته باشند. مرشد –مریدی همانگونه که برای افراد مفید است می تواند برای سازمان نیز مزایایی را به همراه داشته باشد.  آن چه از برقراری رابطه مرشد –مریدی نصیب سازمان می شود همان ایجاد حس رقابت و احساس پیشرفت است که در افراد به دلیل مشارکت در چنین روابطی شکل می گیرد. هم چنین رابطه مرشد –مریدی بر روی اثربخشی و کارایی سازمان بسیارتاثیرگذاراست.


سازمان هایی که از برنامه های مرشد – مریدی برخوردارند ادعای افزایش محسوس در بهره وری و کارایی را دارند. از مزایای غیر محسوس نیز می توان به بهبود روحیه پرسنل ، رضایت شغلی و افزایش سرعت جا افتادن در مشاغل جدید مدیریتی ، تعهد سازمانی و قابلیت های بین فردی ، بهبود مهارت های رهبری ، اجتماعی شدن در راستای نقش های سازمانی ترک خدمت کم تر کارکنان و بهبود عملکرد شغلی اشاره کرد.


مدل کانال رهبری


کانال رهبری اصطلاحی است که مسیر های رهبری را در فرآیند جانشین پروری مورد بررسی قرارداده است. مدل کانال رهبری نشان می دهد که هدایت از میان هر مسیر در کانال رهبری نیازمند این است که رهبران شیوه جدید اداره کردن و رهبری را آموخته باشند.


 مسیر شغلی اغلب به ارتقا در سلسله مراتب سازمانی ، افزایش پرداخت و یا افزایش قدرت اشاره دارد. بنابراین تمام کارکنان موفقیت شخصی خود را در ارتباط با وضعیت مالی ، قدرت و شهرت جست و جو می کند. کانال رهبری نیز مسیری مشابه مسیر شغلی دارد.


در مورد انواع مسیر های شغلی می توان گفت که مسیر های شغلی سنتی به عنوان سیستم پیشرفت افقی بوروکراتیک در سلسله مراتب سازمان و ارتباط با استخدام مادام العمر و امنیت شغلی تعریف می شود.


سه نکته عمده باید برای تدوین کانال رهبری در سازمان ها مورد توجه قرار بگیرد:


1.   اطمینان حاصل شود افرادی که تجارب کافی دارند رهبرانی بالقوه هستند که باید در آینده در سطوح مدیریت قرار گیرند.


2.      مدیران بالقوه در کنار مدیران شایسته کنونی قرار بگیرند زیرا می توانند از آن ها تجاربی یاد بگیرند.


3.   اطمینان حاصل شود که این افراد مستعد در کنار اندیشمندانی نخبه و نوآور قرار می گیرند زیرا این اندیشمندان آن ها را تشویق می کنند تا فراتر از دانش موجود خود حرکت کنند.


مدل کانال رهبری پیشنهاد می کند عبور از هر مسیر نیازمند این است که افراد شیوه جدید اداره کردن و رهبری را آموخته و شیوه های قدیمی را کنار گذاشته باشند.


 در هر مسیر از کانال رهبری این سه حوزه دنبال می شوند:


1.   الزامات مهارت:یعنی قابلیت های مورد نیاز جدید برای انجام مسئولیت های جدید و عبور از یک مسیر به مسیر بالاتر.


2.      استفاده از زمان:فرد باید بیاموزد که در چارچوب های زمانی جدید مختص به هر فعالیت ، فعالیت کند.


3.   ارزش های کاری:فرد در هر مسیر باید بیاموزد که ارزش های کاری هر مسیر کدامند و به آنها احترام بگذارند.


 مدل ستاره هفت پر


این مدل از هفت مرحله تشکیل شده است:


1-  ایجاد تعهد:به عنوان اولین مرحله تصمیم گیران سازمان باید نسبت به مدیریت و برنامه ریزی جانشینی نظام مند تعهد داشته باشند و آن را مستقر نمایند. تا حدودی این امر در رشد سریع باورها و اعتقاد به ارزش بیشتر رویکردهای برنامه ریزی شده نسبت به رویکرد های برنامه ریزی نشده در مدیریت و برنامه ریزی جانشینی نشان داده می شود.


2-  ارزیابی الزامات کار فعلی:تصمیم گیران باید الزامات کار فعلی در سمت های کلیدی را ارزیابی کنند. تنها براساس روشی که به طور پیوسته و بر پایه کار قرار دارد می توان افراد را برای ارتقا آماده کرد.  در این مرحله باید مشخص شود سمت های کلیدی مدیریتی در کجای سازمان موجود است و از یک یا چند رویکرد برای تعیین الزامات استفاده کنند.


3-  ارزیابی عملکرد فردی: در بیشتر برنامه های مدیریت و برنامه ریزی جانشینی فرض بر این است که افراد برای احراز شرایط ارتقا باید مشاغل فعلی خود را به نحو احسن انجام دهند.


4-  ارزیابی الزامات کار آینده: ارزیابی الزامات کار آینده برای آماده شدن رهبران آینده جهت روبرو شدن با تغییر الزامات کار کمک می کند.


5-  ارزیابی استعداد های آتی فرد:این که افراد با چه دقتی برای ارتقا آماده می شوند و از چه استعداد هایی برخوردارند سازمان باید فرآیندی را برای ارزیابی استعداد های افراد تدوین کند.


6-  پر کردن خلا پرورشی:سازمان باید برنامه ای مستمر برای پرورش مدیران آینده از داخل سازمان وضع نمایند هم چنین بدیل هایی برای جایگزینی روش های سنتی ترفیع در جهت پاسخ گویی به نیاز های جانشینی بررسی و اجرا نمایند.


7-  ارزیابی برنامه ریزی جانشینی:  برنامه مدیریت و برنامه ریزی در جهت بهبود هر چه بیشتر باید به طور مستمر مورد ارزیابی قرارگیرد. نتایج ارزیابی نیز به طور منظم برای حفظ تعهد و بهبود برنامه مدیریت و برنامه ریزی جانشینی نظام مند مورد استفاده قرار گیرد.


در جهان امروز، سازمان ها بمنظور رشد و ارتقاء جایگاه خویش در محیطی که تنها پدیده ثابت آن تغییر و دگرگونی است بایستی در کشف و پرورش استعدادهای خود کوششی مضاعف بعمل آورند. از همین رهگذر مدیریت جانشین پروری و توانمندسازی منابع انسانی یکی از مهمترین ابزارهایی است که در کشف و پرورش استعدادهای نهفته سازمان مورد استفاده قرار می گیرد. نکته ای که نباید از نظر دور نگه داشت این است که مدیریت جانشین پروری یک فرایند مستمر و پویا است و نبایستی پایان آن را با تشکیل خزانه استعداد و انتصابات مبتنی بر نتایج طرح یکی دانست.


 بررسی ایجاد انگیزه در افراد مستعد


بی انگیزگی در کارکنان یک سازمان دالیل مختلفی دارد که تاثیرات قابل توجهی بر روی بهره وری آنان خواهد گذاشت، چرا که کارکنان بی انگیزه با حد اقل توانایی خود نسبت به انجام وظایف اقدام می کنند. یک مدیر منابع انسانی موفق با اجرای شیوه هایی باید از بروز بی انگیزگی جلوگیری نماید که یکی از روش ها همان طور که اشاره شد، استعداد یابی و استفاده بهینه از این قابلیتها است.


پس از بررسی استعداد های موجود ممکن است به قابلیت هایی بر بخوریم که شاید ارتباطی با ماموریت اصلی سازمان نداشته باشد، در این صورت برای ایجاد انگیزه می توان با سازمان دهی این استعدادهای بالقوه از آنها نیز استفاده نمود، همچنین واحد آموزش می تواند از استعدادهای برتر موجود سازمان جهت تدریس به سایر کارکنان استفاده نماید.


در هنگام تقویت انگیزه کارکنان اعم از افراد مستعد باید فرهنگ و آداب و رسوم آن ها را در نظر داشت، همچنین بررسی شود که چه پاداشی، نقدی یا غیر نقدی از نظر کارکنان مقبول تر است. اهمیت این موضوع از آنجاست که اگر پاداشی برای کارمند مهم و با ارزش نباشد، هیچ انگیزشی در بر نخواهد داشت. با انتخاب یک نظام پرداخت پاداش مناسب میتوان انگیزه و کارایی کارکنان را بهبود بخشید.


نتیجه گیری


با بررسی سرمایه انسانی سازمان می توان استعداد ها را شناسایی، جذب و توسعه و پرورش داد که با مدیریت صحیح این استعداد ها میتوان انگیزه و بهره وری کارکنان سازمان را بال برد. مهمترین نقش را در کشف و پرورش استعداد های موجود سازمان، مدیر منابع انسانی ایفا می کند. حفظ منابع سازمان برای ادامه حیات، بسیار مهم است، می توان با آموزش و پرورش استعدادها از منابع به بهترین شکل استفاده کرد، در این بین به انگیزش، آموزش و پرورش و کارایی کارکنان سازمان باید توجه خاص نمود.




منبع: ماهنامه پیام پتروشیمی،سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ شماره 108

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار