کارفرمانیوز مرجع مشاوره تخصصی کارفرمایان

مشاوره کسب و کار و فروش و بازاریابی وکیل و مشاور اداره کار مالی و مالیاتی و دیجیتال مارکتینگ

۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کارفرما» ثبت شده است

کارگر و کارفرما در حقوق کار

 

کارفرمانیوز - دربارۀ تعریف حقوق کار اتفاق نظر وجود ندارد و از آنجایی که دیدگاه‌های اجتماعی و فکری حقوق‌دانان در این مورد این رشته از علم حقوق یکسان نیست، بنابراین با توجه به تعریف‌های پیشنهادی حقوق‌دانان کشورهای صنعتی می‌توان حقوق کار را این چنین تعریف نمود.

«حقوق کار بر کلیه روابط حقوقی که از انجام کار برای دیگری ناشی می‌شود و در هر مورد که اجرای کار با تبعیت نسبت به کارفرما همراه باشد، حاکم است و به عبارتی حقوق کار به بررسی، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مقررات حمایتی و آمرانه‌ای می‌پردازد که ناظر به روابط تبعیتی کار می‌باشد و هدف آن تأمین امنیت، عدالت و نظم اجتماعی است.»

بنابراین با تعریفی که از حقوق کار ارائه شد، معلوم می‌شود افرادی که دارای کار مستقل هستند و برای خود کار می‌کنند؛ مانند اصناف، کشاورزان و نیز صاحبان مشاغل آزاد؛ مانند رانندگان، پزشکان و وکلای دادگستری از شمول قانون کار خارج می‌باشند. از طرف دیگر هر نوع تبعیت و کار برای دیگری نیز تابع قانون کار نیست. بدین معنا که افرادی که تابع قوانین خاص استخدامی هستند مانند کارکنان دولت از شمول قانون کار خارج هستند و شرایط آنها تابع حقوق اداری است.
کار برای دیگری، به شرطی مشمول حقوق کار می‌شود که از شمول هر قانون خاص استخدامی خارج باشد. حقوق کار هر چند ناظر به مقررات حاکم بر روابط کارگر و کارفرماست؛ ولی همیشه روابط یک کارگر و یک کارفرما منظور نظر نیست و بلکه حقوق کار روابط جمعی کار را نیز مورد بررسی قرار می‌دهد. از این رو پیمان‌های جمعی و تشکل‌های کارگری و کارفرمایی از جمله مهم‌ترین مباحث حقوق کار است.


حقوق کار


ارکان رابطۀ کارگری و کارفرمائی


به طور کلی سه رکن اصلی کارگر، کارفرما و کارگاه، روابط کارگری و کارفرمائی را تشکیل می‌دهند.

 

الف) کارگر


کسی که به هر عنوان دستور کارفرما درمقابل دریافت حقوق یا مزد کار می‌کند. پس ملاک کارگر دریافت مزد و تبعیت از دیگری است؛ یعنی این که کار او در خدمت دیگری باشد.

با توجه به تعریف فوق، ملاک کارگر بودن، نوعی رابطۀ حقوقی است که با طرف دارد و در این مورد، پاره وقت بودن کار و یا شغل اصلی یا فرعی بودن کار، تأثیری در صدق عنوان کارگر ندارد و همه آن‌ها کارگر محسوب خواهند شد، مفهوم اجتماعی کارگر عبارتست از؛ شخصی که انجام دهندۀ کار دستی است که با مفهوم حقوقی آن منطبق نیست، در نتیجه ملاکهای مختلفی برای تشخیص این دو مفهوم مطرح شده است از جمله اینکه :

 

1) طبیعت کار؛

 

2) دریافت یا عدم دریافت ما به از؛

 

3) چگونگی تعیین ما به از.

 

ب) کارفرما


کارفرما کسی است که سرمایه و وسایل کار یک اداره یا مؤسسه تولیدی یا خدماتی را دارد ولی برای تولید کالا یا ادامۀ خدمات، باید از نیروی کار دیگران استفاده نماید. و از دیدگاه حقوقی، کارفرما طرف قرارداد کار می‌باشد و سرمایه و دارائی او تضمین برای اجرای تعهدهایی است که در برابر کارگر به عهده دارد.

 

ج) کارگاه


«کارگاه محلی است که کارگر به درخواست کارفرما در آن جا کار می‌کند». با توجه به این تعریف می‌توان فهمید که چون در تعریف کارگاه به «محل» بسنده شده است پس هر جایی که کارفرما در آنجا کار می‌کند و عنوان کار آنجا را در اختیار گرفته، کارگاه نام دارد.

 

قلمرو حقوق کار


کلیه کارگران و کارفرمایان نمایندگان آنان و کارآموزان و نیز کارگاه‌ها مشمول مقررات این قانون می‌باشند ماده 5 قانون کار، بنابراین؛ شمول قانون کار، اصل است و عدم آن استثناء، در مواردی که شمول قوانین استخدامی، مورد تردید باشد، در صورتی که عنوان کارگر بر او صدق کند، مشمول حقوق کار خواهد بود.

 

قرارداد کار


«قرارداد کار عبارت است از قرارداد کتبی یا شفاهی، که به موجب آن کارگر در قبال حق السعی، کاری را برای مدت موقت یا غیر موقت برای کارفرما انجام می‌دهد».

اصل آزادی اراده ایجاب می‌کند که اشخاص بتوانند در روابط بین خود قراردادهایی را منعقد نمایند لیکن گاهی ضرورت دارد این آزادی‌ها محدود شه و قانون شرایط معینی را برای اراده و خواست مردم تعیین نماید. با توجه به تعریف قرار داد کار در قانون کار می‌توان این نوع محدودیت را به صورت مشهود دید بنا به تعریف مذکور نتایج ذیل بدست می‌آید:

 

1-   وجود کارگر و کارفرما؛ به عنوان عناصر سازنده عقد ضرورت دارد.

 

2-   قصد دو طرف؛ که در وقوع عقد که به صورت ایجاب و قبول ظاهر می‌شود.

 

3-   قصد نتیجه؛ که همان انجام کار برای کارفرما و دریافت عوض از اوست.

 

4-   مدت؛ قرارداد می‌تواند موقت یا مستمر باشد.

 

5- رضایی بودن قرار داد کار؛ منظور از رضایی بودن این است که، عقدی که به صرف تراضی عاقدین صورت می‌گیرد، و بدون احتیاج به لفظ خاص یا تنظیم سند و یا اقباض معقود علیه.

 

«قرارداد کار علاوه بر مشخصات طرفین باید حاوی؛ نوع کار، حقوق یا مزد مبنا، ساعات کار، تعطیلات و مرخصی‌ها، محل انجام کار، تاریخ قرارداد و مدت قرارداد باشد.»

 

پایان رابطه کارگری و کارفرما

قرار داد کار به یکی از رطق ذیل خاتمه می‌یابد:

 

1) فوت کارگر؛


قرارداد کار با فوت کارگر خاتمه می‌یابد و منحل می‌شود، زیرا انجام کار تعهدی قائم به شخصی حقیقی است و ورثه کارگر نمی‌تواند بجای او تعهد او را انجام دهد مگر اینکه کارفرما تعهد نماید.

 

2) بازنشستگی کارگر؛


اگر کار مرد 60 سال تمام و کارگر زن 55 سال تمام داشته باشد، بازنشسته محسوب می‌گردد.

 

3) از کار افتادگی کلی کارگر؛


یعنی اگر کارگر بیمار شود و طبق نظر پزشک معالج آن غیر قابل علاج تشخیص داده شود و در کمیسیونهای بدوی و تجدید نظر پزشکی بیمه‌های اجتماعی رأی مبنی بر عدم علاج بیماری او، کاهش بیش از 66% قدرت کار را صادر نماید در این صورت کارگر، مردی از کار افتاده محسوب می‌شود.

 

4) انقضای مدت در قراردادهای موقت؛


مگر اینکه صریحاً یا بطور ضمنی قرارداد کار تمدید شود.

 

5) پایان کار؛


در قراردادهائی مربوط به انجام کار معین است مثل ساختن سدّ؛ در این قراردادها معمولاً مدت تعیین نمی‌شود و با پایان کار، قرارداد نیز منقضی می‌شود.

 

6) استعفای کارگر؛


باید یک ماه قبل و بصورت کتبی باشد.

 

7) اخراج؛


از مهم‌ترین سند بین المللی در این زمینه مقاوله نامۀ شمارۀ 158 مصوب 1983 سازمان بین المللی کار می‌توان نام برد که در قوانین شماری از کشورهای عضو این سازمان تأثیر بسزائی داشته است این ماده بیان می‌کند که، «جز در صورت وجود یک دلیل موجّه، کارگر نباید اخراج شود.»

مادۀ 21 قانون کار نیز بیان می‌دارد که:

«در مواردی که کارگر در انجام وظائف محوّله قصور ورزد، و یا آئین نامه‌های انضباطی کارگاه را پس از تذکرات کتبی، نقض نماید. در این صورت کارفرما با پرداخت حق و حقوق او و رعایت تشریفات قانونی می‌تواند او را اخراج نماید.»



www.karfarmanews.irکارفرمانیوزپایگاه اطلاع رسانی کارفرمایان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار

چرا نیروی کار خوب پیدا نمی‌شود


کارفرمانیوز - مطمئنا بیشتر کارفرمایان با تلاش و کوشش فراوان سعی می کنند روال مناسبی برای برخورد با پرسنل و پرداخت حقوق متناسب با سطح و تلاش آنها در پیش گیرند و هدف این مقاله گوشزد نمودن برخی از ملاحظات کارفرمایی به بخش کوچکی از کارفرمایان است که امیدواریم مورد توجه قرار گیرد.

اغلب کارفرمایان هنگام استخدام کردن، نهایت تلاششان  جذب متخصص‌ترین، متعهدترین و باانگیزه‌ترین نیروها اما با نازلترین هزینه‌های ممکن است. این کار اصلا ایرادی ندارد بلکه مشکل زمانی است که چنین دیدگاهی، از حالت مقتصدانه به حریصانه و خودخواهانه تبدیل شود. غافل از این‌که نگرش‌ها و رفتارهای مدیران در یک سازمان دیر یا زود به عنوان الگو از جانب اغلب کارکنان شناخته خواهد شد و  الگوهای خودخواهانه و منفعت‌طلبانه مطمئناً شانس به‌کار گیری، استخدام و ماندن افراد دل‌سوز و متعهد و بالقوه مفید را به حداقل می‌رساند. به عنوان مثال، نیاز شرکت به چند نیروی متخصص، آگهی استخدام، مراجعه‌ی چند متقاضی و نهایتاً سوال در مورد حقوق درخواستی! چه پیش می‌آید؟ چنان‌چه میزان حقوق درخواستی متقاضی، بالاتر از انتظار کارفرما باشد، قطعاً قبول نخواهد کرد و احتمالا با چانه‌زنی مبادرت به تعدیل آن خواهد نمود، اما چنان‌چه میزان درخواست، پایین‌تر از انتظار کارفرما بود، چطور؟ آیا این‌دفعه کارفرما اقدام به افزایش میزان حقوق می‌کند؟ معمولاً خیر! و معمولاً افراد پس از استخدام شدن و مقایسه‌ی میزان دریافتی‌شان با سایر همکاران و هم‌سطحان خودشان در همان سازمان، به سرعت نسبت به هم حسادت کرده و نسبت به کارفرما بی‌اعتماد و نسبت به کارشان بی‌انگیزه خواهند شد. برخی در توجیه این اشتباه می‌گویند که دو نیروی هم سطح لزوما بازده‌ی کاری یکسانی ندارند. درست است اما جهت تخمین بازده‌ی کاری نیروها یا باید تحقیقات تخصصی دقیقی روی سوابق و روحیات اشخاص انجام داد، که معمولا چنین کاری نمی‌شود و یا باید ماه‌ها با شخص مورد نظر کار کرد و میزان بازدهی او را عملاً مورد سنجید. در حالی که بحث و چانه زنی‌ها درمورد میزان حقوق، به طور معمول پیش از شروع همکاری اتفاق می‌افتد. هرچند که توصیه می‌شود تمام جاذبه‌های یک شغل و حرفه در میزان درآمد آن خلاصه نشود. اما احتمالا قبول دارید که حقوق و دستمزد یکی از پارامترهای مهم بیشتر کارمندان و کارفرمایان است و یا حداقل باید پذیرفت که دیوار کج بی‌اعتمادی‌ها و بی‌علاقگی‌های حاکم در محیط کار احتمالا از همان زمان استخدام و تعیین حق‌الزحمه چیده شده است.


این مشکل گریبان‌گیر ما بوده، هست و احتمالاً خواهد بود. دید فردگرایانه و کوتاه مدت در زندگی اجتماعی! روش استخدام نیرو در یک شرکت، برای ما، دست کمی از خرید کالایی ارزان‌قیمت (مثلا لیوانی پلاستیکی) از دست‌فروش کنار خیابان ندارد. همان‌گونه که سعی می‌کنیم بهترین لیوان پلاستیکی را با پایینترین قیمت برداریم، دنبال استخدام بهترین نیرو برای شرکتمان با کم‌ترین دستمزد هم هستیم، بدون توجه به تفاوت این دو مقوله، که استخدام نیرو ابداً سنخیتی با خرید اجناس کم‌بهاء از دوره‌گردها ندارد. دوره‌گردهایی که بنا نیست با حرفه و سازمان ما پیوند بخورند. درحالی که کارکنان ما، برای مدتی نه‌چندان کوتاه، عضوی از سازمان ما هستند و سازمان ما متضمن موفقیت یا عدم موفقیت کاری ما می‌باشد. کارمندان ناراضی و بی‌اعتماد، یعنی برخورداری از سازمانی بیمار و بی‌آتیه که نتیجه‌ی آن را اغلب کارفرمایان محترم خوب می‌دانند و اتفاقاً پاسخ سوال معروف «تعجب می‌کنیم که چرا نیروی کاری خوب، نایاب شده؟» همین است و شما کارفرمای عزیز! یک نیروی واقعاً متخصص و حرفه‌ای، هرگز بی‌کار و خانه‌نشین نمی‌شود لذا شما چه مزایای بیشتری مهیا می‌کنید تا اینکه او شما را به دیگران ترجیح دهد؟ و برای رفع سوء تفاهم تاکید می‌کنم که منظور از مزایای بیشتر فقط و تنها میزان حقوق و دست‌مزد نیست بلکه در کنارش موارد دیگری نیز همچون امکانات محیط کار، حفظ حرمت همه‌ی افراد، ایجاد فضای کاری بی‌حاشیه و ... نیز مهم هستند.


رابطه کارگر و کارفرما


شما کارفرمای گرامی! نیروی تازه‌کار، همیشه تازه‌کار باقی نخواهد ماند؛ آیا در آن زمان به اندازه‌ی کافی از شما تعهد، صداقت، توجه و احترام متقابل دیده که پس از کسب تجربه و سابقه‌ای قابل عرض، با اولین پیشنهاد کارش را ترک نکند؟ یا به عبارت بهتر، از دست شما، فرار نکند؟

و باز هم شما کارفرمای محترم! آن‌قدری که سودای فتح بازار و پیروزی بر رقبای تجاری را در سر می‌پرورانید، آیا برای ملزوماتش هم اولویت و اهمیتی قائل هستید؟ و آیا می‌دانید که این ملزومات، تنها محدود به روابط عمومی و تبلیغات نشده بلکه استحکام و روحیه‌ی سازمان شما یکی از مهم‌ترین پیش‌نیازهای موفقیت و کامیابی شرکت شماست؟

و آیا منظورم این است که کارفرمایان عزیز، اصطلاحاً سرِ کیسه را شل بفرمایند و بی‌حساب و کتاب و بی‌رویه حقوق بدهند؟! خیر، به‌هیچ‌وجه! میزان حقوقی معقول و حتی نحوه‌ی تعیین آن  یکی از عواملی می‌باشد که به عنوان مثال گفته شده است. اما مهمترین نکته این است که کارفرمایان محترم می‌توانند خود را در شرایط کارمندانشان تصور بفرمایند و کلاهشان را قاضی که آیا خودشان حاضرند لحظه‌ای در چنین شرایطی و برای چنین آدمی (شخصی مثل خودشان)، صادقانه کار کنند؟ و به عبارت «صادقانه» عنایت بفرمایید و اِلا هر کسی شاید به دلیل فشار اقتصادی و نیازهای مالی، تن به کار بدهد، مهم این است که آیا او واقعاً پای‌بند به تعهدات و صداقت نیز هست؟ اگر شما خودتان حاضر نیستید که در شرایطی مشابه برای شخصی مثل خودتان، «صادقانه» کار کنید، شاید باید از خود بپرسید که چه تغییری در شرایط موجود باید داده شود که نظرتان تغییر کند؟ و باز هم تاکید می‌کنم که تغییر در شرایط موجود می‌تواند شامل خیلی از موارد باشد



شاهین خورشیدنیا


www.karfarmanews.irکارفرمانیوزپایگاه اطلاع رسانی کارفرمایان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار

انواع مرخصی و نحوه محاسبه آن در قانون کار


 مرخصی استفاده آزاد از ساعات و روزهای کار است که کارگر میتواند برای انجام امور شــخصی و اوقات فراغت و… از آن اســتفاده کند. مرخصی‌ها، برخلاف تعطیلات رسمی، که ایامی مشخص هستند، توسط خود کارگر انتخاب میشوند


مرخصی استحقاقی ۲۶ روز در سال است که با احتساب ۴ روز جمعه ۳۰ روز میشود. مرخصی کارگرانی که در مشاغل سخت و زیان‌آور اشتغال دارند، سالانه ۵ هفته است، که در دو نوبت ۶ ماه اول و شش‌ماه دوم استفاده میشود. برای‌کار کمتر از یک سال مرخصی به نسبت مدت کار محاسبه میشود. به موجب ماده ۶۶ قانون کار، کارگر نمیتواند در ســال بیشتر از ۹ روز از مرخصی ساالنه خود را ذخیره کند. در صورت بازنشستگی، ازکارافتادگی کلی، تعطیلی کارگاه یــا فوت کارگر مطالبات بابت مرخصی استفاده نشده به کارگر یا ورثه وی قابل‌پرداخت است. اما در صورت اســتعفا و ترک کار کارگر، مطالبات بابت مرخصیهای باقیمانده به وی تعلق نمیگیرد.


هر کارگر حق دارد برای ادای فریضه حج در تمام مدت کار و فقط برای یک نوبت از یک ماه مرخصی استحقاقی استفاده کند و در صورتی که مرخصی طلب نداشته باشد از مرخصی بدون حقوق بهره‌مند شود.


مرخصی ساعتی همان مرخصی استحقاقی اســت که روزانه اخذ میشود و نحوه محاسبه مرخصی آن از مرخصی سالانه کسر میشود.


استفاده از مرخصی بدون حقوق در قانون کار تجویز شده است، ولی این مرخصی باید با موافقت کارفرما صورت بگیرد، زیرا در دوره نحوه محاسبه مرخصی بدون حقوق، قرارداد کار به حال تعلیق درمی‌آید و پس از آن کارگر به کار سابق بازمیگردد.

موارد استفاده از مرخصی بدون حقوق عبارت است از تحصیل، انجام سفرهای طولانی، امور شخصی و گرفتاری‌های خانوادگی، گذراندن دوره آزمایشی برای کار جدید و…
مرخصی بدون حقوق حداکثر دو سال است، که در صورت استفاده از مرخصی تحصیلی، به مدت دو سال دیگر قابل‌تمدید است. این نوع مرخصی و مرخصی حج واجب بدون پرداخت حقوق است و بابت آن نیز حق‌بیمه به سازمان تامین‌ اجتماعی پرداخت نمیشود و سابقه‌ای نیز برای استفاده‌کننده ایجاد نمیکند.


کلیه کارگران در صورت ازدواج دائم، فوت همسر، پدر و مادر و فرزندان از ســه روز مرخصی با حقوق برخوردارند. حق‌ بیمه این سه روز نیز باید به سازمان تامین‌ اجتماعی پرداخت شود.


مرخصی استعلاجی مرخصی بدون حقوق است، ولی با تایید سازمان تامین‌ اجتماعی هم از غرامت دستمزد بهره‌ مند میشود و هم جزو سوابق کار و بازنشستگی کارگر محسوب میشود. مرخصی استعلاجی سقف زمانی ندارد و برای  هرچند مدت که شخص بیمار شود و یا بیماری‌ اش ادامه یابد، قابل‌استفاده است به شرطی که توسط پزشک معالج و یا کمیسیون پزشکی سازمان تامین‌ اجتماعی تایید شود.


مرخصی زایمان بابت وضع حمل و زایمان به کارگران زن تعلق میگیرد و در حال حاضر مدت آن شش ماه است. مرخصی مزبور جزء سوابق کارگر محسوب میشود و در طول این مدت از طرف سازمان تامین‌ اجتماعی غرامت دستمزد ایام بارداری به بیمه‌شده پرداخت میشود. دوره مرخصی زایمان جزو ایام تعلیق از کار محسوب میشود و پس از مرخصی، کارگر زن به کار سابق خود بازمیگردد.


مرخصی پرسنل


منبع : yasa.co
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار

مرخصی زایمان شش ماه یا نه ماه

کارفرمانیوز _ گاهی اوقات سیل فزاینده‎ی برخی عرض‎ حال‎ها شخص رابه تفکر وا می‎دارد که واقعاً اشکال کار در کجاست؟ در قوانین است یا در نحوه‎ی اجرای قوانین یا هیچکدام. اشکال در مجریِ قانون! آنچه که باعث گردید راقم این سطور به فکر بروز درد دل افتد ماده واحده‎ی قانون اصلاح قوانین تنظیم جمعیت و خانواده مصوب ۲۰/۳/۹۲ مجلس می‎باشد که در تبصره ۲ ماده واحده‎ی مذکور چنین آمده است: (به دولت اجازه داده می‎شود مرخصی زایمان مادران را به ۹ ماه افزایش دهد و همسر آنان نیز از دو هفته مرخصی اجباری (تشویقی) برخوردار شوند.) پس از تصویب این قانون و عدم اجرایِ آن توسط دستگاههای ذیربط بسیاری از مادرانِ این مرز و بوم به همراه طفلِ صغیر خود راهی محکمه‎ی دیوان عدالت اداری گردیدند تا این حق را طلب کنند. عمده‎ی انتقاد به جمله‎ی (به دولت اجازه داده می‎شود.) است؛ فی الحال ذیلاً به بحث پیرامون این مسأله که از چشم قانونگذار پنهان مانده اشاراتی خواهد شد.


مجری قانون، دولت یا بخش خصوصی؟

با توجه به تبصره ۲ ماده واحده قانون اصلاح قوانین تنظیم جمعیت و خانواده که صراحتاً به این مسأله اشاره نموده: (به دولت اجازه داده می‎شود مرخصی زایمان مادران را به ۹ افزایش دهد…) این شائبه به وجود آمد که ماده واحده‎ی مذکور صرفاً شامل افرادی می‎گردد که در بخشهای دولتی مشغول به کار هستند و شامل بخشهای غیر دولتی اعم از مؤسسات عمومی غیر دولتی و بخش خصوصی نمی‎شود. در این خصوص افراد شاغل در کلیه‎ی بخشهای دولتی و غیر دولتی را می‎توان به ۳ دسته‎ی زیر تقسیم نمود:

۱- نیروهای قراردادی، پیمانی و رسمی که در بخش دولتی مشغول به فعالیت هستند و تابع صندوق تأمین اجتماعی و قانون تأمین اجتماعی می‎باشند.

۲- نیروهای قراردادی، پیمانی و رسمی که در بخش دولتی مشغول به فعالیت بوده لکن تابع صندوق‎های دیگر مانند، صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق تأمین اجتماعی نیروهای مسلح و… قرار می‎گیرند.

۱- افرادی که در بخشهای خصوصی مشغول به فعالیتند و صرفاً تابع قانون تأمین اجتماعی و صندوق آن می‎باشند.

قدر متیقن آن بود که مرخصی زایمان به مدت ۶ ماه در بخشهای دولتی اعطاء و حقوق آن نیز پرداخت می‎گردید. آنچه موضع نزاع واقع شد و کماکان پا برجاست الباقی مرخصی به مدت ۳ ماه در بخشهای دولتی و غیر دولتی است. در این خصوص معاون محترم برنامه‎ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری طی نامه‎ای تحت شماره: ۳۹۶۲۰ مورخ ۱۴/۴/۹۳ چنین مرقوم نمودند که: (به دلیل عدم تأمین بار مالی ناشی از افزایش مرخصی از ۶ ماه به ۹ ماه قانون مذکور در بخش خصوصی قابلیت اجرایی ندارد و در بخش دولتی، اشخاصی که تابع صندوق تأمین اجتماعی هستند می‎بایست بار مالی مرتبط به آن ۳ ماه توسط دولت تأمین گردد.

و در خصوص نیروهای رسمی که تابع صندوق بازنشستگی کشوری می‎باشند با توجه به اینکه در دهه اخیر استخدام رسمی وجود نداشته و یا بسیار کم بوده است لذا بار مالی این بخش قابل توجه نمی‎باشد.

سه نتیجهگیری نیز به شرح ذیل اعلام گردید:

۱- برخی از دستگاههای اجرایی می‎توانند از محل بودجه مصوب خود مابه‎التفاوت مرخصی زایمان را پرداخت نمایند لکن به دلیل عدم امکان اجراء قانون مذکور در بخش خصوصی بین بانوان شاغل در بخش خصوصی و دولتی تبعیض به وجود خواهد آمد.

۲- این قانون عملاً به ضرر اشتغال بانوان در بخش خصوصی خواهد بود کما اینکه بیشتر بانوان شاغل در بخش خصوصی پس از مرخصی زایمان لغو قرار داد شده و از کار بیکار خواهند شد.

۳- به دلایل فوق مجلس شورای اسلامی دولت را مجاز به اجرای این قانون دانسته لذا پیشنهاد می‎گردد اجرای این قانون در دستگاههای اجرایی بنا به تشخیص بالاترین مقام دستگاه اجرایی گذاشته شود و در بخش خصوصی هم اجرای آن را به تشخیص کارفرما گذاشته تا از محل منابع در اختیار در صورت صلاحدید اقدام نمایند.

مرخصی زایمان

انتقاد به قانون و برداشت از آن:

اینکه در ماده واحده‎ی مبحوثُ عنه آمده است: (به دولت اجازه داده می‎شود…) بدین معنا نیست که افراد شاغل در دولت صرفاً از این حق برخوردارند، بلکه معنا و مفهوم آن، این است که دولت مجاز به تأمین بار مالی و پیش بینی لازم در این خصوص خواهد بود. اما با این تعبیر که دولت مجاز است بار مالی این قانون را پیش بینی و در رفع مشکلات آن بکوشد، سخنی لغو می‎نماید. چرا که التزام به شیء التزام به لوازم‎ شیء بوده و این از بدیهیات است که دولت می‎بایست پیش‎بینی‎های لازم در این خصوص را بنماید. اما اینکه دولت در این امر مجاز شمرده شده نیز باب عدم اجرای قانون را باز گذاشته است. به قانون‎گذار حکیم باید گفت چرا در ماده واحده دولت را مکلف ننمودید؟ چرا در متن قانون نیامده است دولت مکلف است؟ تصویب قانون در راستای تمشیت از فرمایشات رهبر عظیم الشأن انقلاب مدّظله العالی و جهت توالد و تناسل بوده است. اگر مشکل بودجه و یا نیروی کار جایگزین در دستگاهها بود، می‎توانستند تصویب و اجرای قانون را به زمان مساعد موکول نمایند. نه اینکه یک قانون به صورت باری به هر جهت تصویب شود و اشخاص از عدم اجرای آن شاکی و راهی محکمه‎ی عدالت گردند. خانواده‎ای که دارای فرزند می‎شود، جهت زندگی خود و فرزندشان، برنامه‎ریزی می‎کنند؛ اگر همان ۶ ماه مرخصی پا برجا بود و چنین حقی به موجب قانون نیز ایجاد نشده بود مردم تکلیف خود را می‎دانستند. مسلماً ۶ ماه مرخصی زایمان برای مادر و فرزند کم بوده که موجب آسیب به مادر و نوزاد می‎گردید. اما با این نحو قانونگذاری، مادران در یک برزخ قرار گرفتند که آیا آن ۳ ماه مرخصی، اعطا می‎شود؟ آیا سر کار برویم؟ فرزند را چه کنیم؟ و از این چه کنم‎های فراوان که باعث به خطر افتادن سلامت روانی مادران و بالتبع فرزندان آنان می‎شود.

بدتر از آن، مادرانی که در بخش خصوصی اشتغال به کار داشتند، این تبعیض در اجرای قانون را بر نمی‎تابیدند. مگر آنان مادر نبودند؟ بالاخره تصویب‎نامه‎ی هیأت وزیران به این تبعیض پایان داد، لکن مشکل کماکان ادامه داشت.

از ۶ ماهگی تا ۶۰ سالگی:

اشخاصی که در بخش خصوصی مشغول به فعالیت بوده و تابع صندوق تأمین اجتماعی بودند، با این اوصاف به طرفیت تأمین اجتماعی در دیوان عدالت اداری مبادرت به طرح دعوی نمودند. تأمین اجتماعی بعضاً و در مقام دفاع چنین استدلال نمود که با استناد به بند ک ماده ۲۲۴ قانون برنامه پنجم توسعه مبنی بر اینکه: (ایجاد و تحمیل هر گونه بار مالی مازاد بر ارقام مندرج در قوانین بودجه سنواتی را برای دستگاههای اجرایی ممنوع اعلام نموده است) مصوبه‎ی اجرایی که دولت و بخش غیر دولتی را موظف به افزایش مرخصی مذکور نموده را بر خلاف حدود صلاحیت قوه‎ی مجریه پنداشته و تقاضای رد شکایات مطروحه را نمودند. مصوبه چه بود؟ به موجب بند یک آیین نامه اجرایی قانون مزبور موضوع تصویب نامه شماره ۹۲۰۹۱/ تا ۴۶۵۲۷ هـ مورخ ۱۹/۴/۹۲ هیأت وزیران، مدت مرخصی زایمان (یک و دو قلو) زمان اشتغال افراد چه در بخش‎های دولتی یا غیر دولتی ۹ ماه تمام با پرداخت حقوق و فوق العاده‎ مربوطه، در نظر گرفته شده و به بحث‎هایی از این قبیل که آیا ماده واحده شامل بخشهای غیر دولتی می‎شود یا خیر؟ پایان داده شایان ذکر است مرقومه‎ی معاون محترم برنامه‎ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری در تعارض با تصویب نامه‎ی فوق الذکر است. صندوق محترم تأمین اجتماعی در پرونده‎ی شماره ۹۴۰۹۹۸۰۹۰۲۹۰۱۳۰۰ مطروحه در شعبه محترم ۲۹ دیوان عدالت اداری چنین استدلال نموده که: تبصره ۲ ماده واحده برای تأیید به شورای محترم نگهبان ارسال گردیده بود، لکن شورای محترم نگهبان طی نامه شماره ۴۹۶۴۵/۳۰/۹۱ مورخ ۱۶/۱۲/۹۱ اعلام داشته از آنجا که تصویب لایحه به این صورت بر خلاف اصل ۷۵ قانون اساسی به افزایش هزینه‎های عمومی منجر گردیده و بار مالی آن تأمین نشده لایحه اعاده می‎شود و از تأیید آن سرباز زده‎اند. سپس مجلس شورای اسلامی در جهت تأمین نظر شورای محترم نگهبان طی لایحه شماره ۱۷۶۷۵/۵۵ مورخ ۲۵/۲/۹۳ اقدام به اصلاح تبصره ۲ با عبارت: (به دولت اجازه داده می‎شود مرخصی زایمان مادران را به ۹ ماه افزایش دهد) نمود که شورای محترم نگهبان لایحه‎ی ارسالی را تصویب و تأیید نمود.

روی سخنم با نمایندگان محترم مجلس است، قانون صحیح ارجحیت دارد یا تصحیح قانون؟ قدری تأمل باید کرد. از ۶ ماهگی تا ۶۰ سالگی سخنی است که شمولیت به نحو عام ندارد، چرا که کم‎اند افرادی که بابت مرخصی زایمان به همراه طفل ۶ ماهه خود به طرفیت تأمین اجتماعی مبادرت به طرح دعوی می‎نمایند و کمترند آنانی که از باب مستمری چه مستمری از کار افتادگی چه بازماندگان و …. مبادرت به تقدیم عرض حال می‎نمایند.

آرای هیأت عمومی دیوان اداری در این خصوص:

در خصوص افزایش مرخصی زایمان دو رأی از هیأت عمومی دیوان عدالت اداری صادر گردیده، اولی به ترتیب تاریخ، رأی وحدت رویه و دومی رأی ایجاد رویه است. رأی اولی به شماره ۱۳۲۸ مورخ ۱۹/۸/۹۳ صادر گردید و به استناد بند ۹ ماده ۲ تبصره ماده ۲۹ و ماده ۶۴ قانون تأمین اجتماعی چنین استدلال شده که با عنایت به تکلیف دستگاهها و شرکتهای دولتی به پرداخت حقوق ایام مرخصی زایمان، تکلیفی متوجه سازمان تأمین اجتماعی نیست. که این رأی افزایش مرخصی به ۹ ماه را نیز پذیرفته است با اینتفاوت که دولت مکلف به پرداخت حقوق و مزایای ایام مرخصی زایمان است.

دومی، رأی ایجاد رویه به شماره ۶۴ مورخ ۳۱/۱/۹۴ که با شکایت معاون محترم قضایی دیوان عدالت اداری در امور شعب و استانها، در هیأت عمومی دیوان مطرح گردید و النهایه مستند به تبصره ۲ ماده واحد قانون اصلاح تنظیم جمیعت و خانواده مصوب سال ۹۲ و تصویب نامه شماره ۹۲۰۹۱/ت ۴۶۵۲۷ مورخ ۱۹/۴/۹۲ صادر گردید و شمول قانون نسبت به بخشهای دولتی و غیر دولتی را اعلام و افزایش مرخصی از ۶ ماه به ۹ ماه را پذیرفته و به عنوان فصل الخطاب به تمامی مباحث پیش گفته شده پایان داد.

اشاره و تنبیه:

نکته‎ای که در این جا حائز اهمیت است این مطلب است که پس از صدور رأی ایجاد رویه در دیوان عدالت اداری طبق تبصره ماده ۹۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان رسیدگی خارج از نوبت و بدون نیاز به ارسال نسخه‎ی ثانی دادخواست و ضمائم آن برای طرف شکایت، انجام می‎گیرد.

مطلب دیگر آنکه  در حال حاضر در خصوص دعاوی مرخصی زایمان که در شعب دیوان عدالت مطرح می‎گردد رویه چنین است که در صورت در خواست دستور موقف، قرار ورود دستور موقف صادر می‎شود. لکن این نحوه‎ی صدور دستور موقت قابل ایراد است. چرا که وفق ماده ۳۱۷ قانونی آیین دادرسی مدنی: (دستور موقت دادگاه به هیچ وجه تأثیری در اصل دعوا نخواهد داشت.)

از آنجا که دستور موقت به اعتبار وضعیت خاص حاکم بر موضوع صادر می‎شود و حفظ حقوق فوری شخص ایجاب می‎کند که چنین شود در پرونده‎های مذکور قابل تحسین است، لکن محل اشکال آنجاست که نتیجه‎ی دستور موقت نباید نتیجه‎ی دعوی اصلی باشد و چنانچه شاکی در پرونده‎ی دیوان بخواهد در قالب دستور موقت به خواسته‎ی دعوا دست یابد، شعبه‎ی رسیدگی کننده باید قرار رد درخواست او را صادر کند. اما این که چنین رویه‎ای در دیوان عدالت اداری در حال حاضر غالب است از باب کمک به مصلحت طفل و خانواده‎ی وی است. از این رو در اکثر موارد دستور موقت، متأسفانه، تأمین اجتماعی از اجرای مفاد دستور موقت امتناع می‎ورزد که در صورت عدم اجرای دستور موقت، وفق ماده ۳۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری شعبه‎ی صادر کننده‎ی دستور موقت می‎تواند متخلف را به انفصال از خدمت به مدت ۶ ماه تا یک سال و جبران خسارت وارده محکوم نماید. یک تفاوت ظریف دیگر دستور موقت در دادگاه عمومی و دیوان عدالت اداری این است که دستور مذکور در دیوان نیاز به تودیع خسارت احتمالی و پرداخت هزینه دادرسی ندارد.

نتیجه:

در حال حاضر با عنایت به آراء وحدت رویه صادره از هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، مرخصی زایمان به صورت ۹ ماهه کامل باید اجرا شود. در اجرای این قانون تفاوتی بین بخش خصوصی و دولتی وجود ندارد. شکات می‎توانند جهت تسریع در امر رسیدگی تقاضای دستور موقت نموده که با توجه به رأی ایجاد رویه به شماره ۶۴-۱۹/۲/۹۴ و ماده ۳۷ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری رسیدگی بدون ارسال نسخه ثانی دادخواست و ضمائم و خارج از نوبت انجام خواهد گرفت.



نویسنده:اسماعیل قاسمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار

متن قانون کار فصل اول

متن کامل قانون کار


فصل اول- تعاریف و اصول کلی


 ماده 1- کلیه کارفرمایان ، کارگران ، کارگاه ها ، موسسات تولیدی ، صنعتی ، خدماتی و کشاورزی مکلف به تبعیت از این قانون می باشند .

ماده 2- کارگر از لحاظ این قانون کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت حق السعی اعم از مزد ، حقوق ، سهم سود و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار می کند .

ماده 3- کارفرما شخصی است حقیقی یا حقوقی که کارگر به درخواست و به حساب او در مقابل دریافت حق السعی کار می کند. مدیران و مسئولان و به طور عموم کلیه کسانی که عهده دار اداره کارگاه هستند نماینده کارفرما محسوب می شوند و کارفرما مسئول کلیه تعهداتی است که نمایندگان مذکور در قبال کارگر به عهده می گیرند . در صورتی که نماینده کارفرما خارج از اختیارات خود تعهدی بنماید و کارفرما آن را نپذیرد در مقابل کارفرما ضامن است .

ماده 4- کارگاه محلی است که کارگر به درخواست کارفرما یا نماینده او در آنجا کار می کند . از قبیل موسسات صنعتی ، کشاورزی ، معدنی ، ساختمانی ، ترابری ، مسافربری ، خدماتی ، تجاری ، تولیدی ، اماکن عمومی و امثال آنها .

کلیه تاسیساتی که به اقتضای کار متعلق به کارگاه هستند ؛ از قبیل نمازخانه ، نهارخوری ، تعاونی ها ، شیرخوارگاه ، مهد کودک ، درمانگاه ، حمام ، آموزشگاه حرفه ای ، قرائت خانه ، کلاس های سوادآموزی و سایر مراکز آموزشی و اماکن مربوط به شورا و انجمن اسلامی و بسیج کارگران ، ورزشگاه و وسایل ایاب و ذهاب و نظایر آنها جزو کارگاه می باشند .

ماده 5- کلیه کارگران ، کارفرمایان ، نمایندگان آنان و کارآموزان و نیز کارگاه ها مشمول مقررات این قانون می باشند .

ماده 6- بر اساس بند چهار اصل چهل و سوم و بند شش اصل دوم و اصل نوزدهم ، بیستم و بیست و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، اجبار افراد به کار معین و بهره کشی از دیگری ممنوع و مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ ، نژاد ، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود و همه افراد اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و هر کس حق دارد شغلی را که به آن مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند .




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مشاور فروش و بازاریابی و وکیل اداره کار