کارفرمانیوز - طرفین دعاوی کار میتوانند به جای اینکه در وهله اول به مراجع حل اختلاف کارگر و کارفرما فکر کنند به روشهای جایگزین و ملایمتری! تمایل نشان دهند...
کارفرمانیوز - طرفین دعاوی کار میتوانند به جای اینکه در وهله اول به مراجع حل اختلاف کارگر و کارفرما فکر کنند به روشهای جایگزین و ملایمتری! تمایل نشان دهند...
کارفرمانیوز - هر گونه اختلاف فردی بین کارفرما و کارگر یا کارآموز که ناشی از اجرای قانون کار و سایر مقررات کار، قرارداد کارآموزی، موافقتنامههای کارگاهی یاپیمان های دسته جمعی کار باشد، در مرحله اول از طریق سازش مستقیم بین کارفرما و کارگر یا کارآموز و یا نمایندگان آنها در شورای اسلامی کار و در صورتی که شورای اسلامی کار در واحدهایی وجود نداشته باشد، از طریق انجمن صنفی کارگران یا نمایندگان قانونی کـارگـران و کارفرمایان حل وفصل خواهد شد و در صورت عدم سازش، از طریق هیات های تشخیص و حل اختلاف به ترتیب آتی به حکم ماده ۱۵۷ قانون کار رسیدگی و حل و فصل خواهد شد.
رسیدگی و اتخاذ تصمیم نسبت به دعاوی و اختلافات فوق، جز در مواردی که قانون ترتیب دیگری مقرر نموده باشد، در دو مرحله بدوی و تجدید نظر صورت می گیرد. حال رسیدگی در این مراجع، منوط به تسلیم دادخواست از سوی ذینفع یا نماینده قانونی وی به واحد کار و امور اجتماعی محل می باشد. دادخواست باید کتبی باشد و به زبان فارسی و حتیالامکان بر روی برگهای مخصوصی نوشته شود. برگ دادخواست مطابق نمونه تهیه شده در وزارت کار و امور اجتماعی از طرف واحد کار و امور اجتماعی به صورت رایگان در اختیار خواهان قرار می گیرد. منظور از واحد کار وامور اجتماعی محل اداره کل ، اداره یا نمایندگی کار و امور اجتماعی است که آخرین محل کار کارگر در حوزه آن قرار دارد.چنانچه کارگر در ماموریت، موضوع ماده ۴۶ قانون کار باشد. کارگاه اصلی آخرین محل کار کارگر محسوب خواهد شد. در مواردی که محل کار، در قراردادی که طرفین آنها ایرانی هستند، خارج از کشور باشد در صورتی که حاکمیت مقررات کشور محل انجام کار نافذ یا مورد توافق طرفین نباشد و ترتیب دیگری نیز در قرارداد کار ذکر نشده باشد،مقررات ایران نافذ بوده و محل اقامت خوانده در ایران، محل تقدیم دادخواست خواهد بود. دادخواست باید حاوی موارد زیر باشد:
۱) نـام، نـام خـانـوادگی ، نام پدر ، سال تولد، اقامتگاه، نوغ شغل و میزان سابقه کار در کارگاه (چنانچه خواهان کارگر باشد، زیرا در مواردی دیده شده که خواهان، کارفرما بوده و در مواردی دادخواست تهیه نموده و از کارگر خود شکایت نموده است.)
۲) نام ، نام خانوادگی و اقامتگاه خوانده.
۳) موضوع شکایت و شرح خواسته به تفکیک مورد.
۴) امضاء یا اثر انگشت خواهان.
در صورتی که خوانده کارفرما باشد، کارگاه به شرط دایر بودن،اقامتگاه قانونی وی محسوب میشود، تا بدین جای بحث شاید جای این سوال در ذهن بعضی از خوانندگان گرامی باقی مانده باشد که خواهان و خوانده چه کسانی هستند؟ خواهان کسی است که بنا به دلایل و خواستهای طرح شکایت می نماید و خوانده کسی است که خواهان علیه او دعوی مطرح می نماید. حال در صورتی که دادخواست، توسط نماینده خواهان (اعم از وکیل دادگستری یا اشخاص حقیقی دیگر) تسلیم گردد، لازم است اولا مشخصات کامل و نشانی نماینده در دادخواست قید و ثانیا سند مثبت نمایندگی وی ( از جمله وکالتنامه دادگستری یا وکالت کاری یا برگه نمایندگی در صورتی که از طرف شرکت شکایت نماید) به دادخواست پیوست گردد. دادخواست و پیوست های آن باید به تعداد خوانده دعوی به اضافه یک نسخه باشد. دادخواست پس ازتسلیم به دبیر خانه واحد کار و امور اجتماعی باید با قید تاریخ ، روز و ماه و سال به ثـبـت رسـیده و وقت رسیدگی تعیین گردد. وقت رسیدگی را می توان حضوری و به صورت کتبی به طرفین ابلاغ نمود. درغیر این صورت وقت رسیدگی به خواهان حضوراً ابلاغ و به خوانده از طریق ارسال و ابـلاغ دعـوتـنـامهای صورت می گرد که علاوه بر مشخص بودن تاریخ و ساعت تشکیل جلسه رسیدگی لازم است حاوی موارد زیر باشد.
۱- محل حضور و نام مرجع محل اختلاف
۲- مشخصات طرفین
۳- خواسته دعوی
۴- محلی برای نام و نام خانوادگی مامور ابلاغ و نام و نام خانوادگی و سمت یا نسبت دریافت کننده ابلاغ و امضاء آنها.
ارسـال یـک نسخه از دادخواست وتصویر یا رونوشتمدارک پیوست آنبرای هریک از خواندگان به ضمیمه دعوتنامه نوبت اول الزامی است. تعیین وقت رسـیـدگـی بـایـد بـه نـوبـت و بـراساس تاریخ ثبت دادخواست به عمل آید. درعین حال درمواردی که رسیدگی واخذ تصمیم فوریت داشته باشد،با تشخیص واحد کار و امور اجتماعی محل می توان خارج ازنوبت ، تعیین وقت رسیدگی نمود.
مامور ابلاغ مکلف است حداقل سه روز قبل از تاریخ تشکیل جلسه ،دعوت نامه و پیوستهای آن را به شخص خوانده یا نماینده یا به یکی از بستگان وی تحویل داده، ضمن درج نام و نام خانوادگی گیرنده دعوتنامه واخذ امضا ویا اثرانگشت گیرنده درنسخه ثانی برگ ابلاغ، آن را با درج مشخصات خود امضا نموده و به واحد کار و اموراجتماعی عودت دهـــــــــــــد.در صورت امتناعخوانده،نماینده یــــــــــــــــا بستگــــــــــــــان وی از دریافت دعوتنامه یا امضای نسخه ثانی دعوت نامه، مراتب در دعوتنامه یا نسخه ثانی آن قید وموضوع به گواهی مامور ابلاغ خواهد رسید. درصورتیکه هیچ کدام از افراد فوق درمحل حاضر نباشند مامور ابلاغ باید با نصب اعلامیهای حاوی موارد ذیل درمحل نشانی خوانده مراتب را درنسخه ثانی دعوتنامه قید وآن را امضا و اعاده نماید. ۱) نام و نام خانوادگی خواهان وخوانده.۲) محل حضور و نام مرجع حل اختلاف ۳) تاریخ جلسه با ذکر سال وماه و روزو ساعت ۴) تاریخ روزی که مامور برای ابلاغ به محل مراجعه کرده است. ابلاغ دعوتنامه از طریق نمابر( دورنگار- فکس) به شرط آنکه شماره نمابر قبلا توسط مخاطب دعوتنامه به طور کتبی به واحد کار واموراجتماعی محل اعلام شده باشد. بلامانع است. دراین صورت نیز ارسال نمابر باید به تایید مامور مربوط رسیده باشد. اگر کارگر یا کارآموز پس ازقطع رابطه کار با کارفرما پس از تعطیل دائم کارگاه درحوزه اداره کار و اموراجتماعی محل دیگر اقامت داشته باشند. بنا به درخواست ذی نفع، دعوتنامه به اداره کار و اموراجتماعی محل اقامت آنان ارسال و ابلاغ توسطاداره مذکور صورت خواهد گرفت. چنانچه هرکدام از طرفین دعوی محل اقامت خود را که قبلا اعلام داشته و یا قبلا ابلاغی درآن محل به وی صورت گرفته، تغییر دهد، باید نشانی محل جدید را به واحد کار و اموراجتماعی اطلاع دهد. در غیر این صورت ابلاغ به نشانی قبلی قانونی محسوب میگردد.
بنا به حکم ماده ۱۵۸ قانون کار، هیات تشخیص مذکور در این قانون از افراد ذیل تشکیل میشود.
۱) یک نفر نماینده وزارت کار و اجتماعی
۲) یک نــفــر نـمـایـنـده کارگران به انتخاب کانون هماهنگی شوراهای اسلامیکاراستان
۳)یک نفر نماینده مدیران صنایع به انتخاب کانون انجمنهای صنفی کارفرمایان استان درصورت لزوم و با توجه به میزان کارهیاتها، وزارت کارواموراجتماعی میتواند نسبت به تشکیل چند هیات تشخیص در سطح هر استان اقدام نمایدو بنا به تبصره این ماده: <کارگری که مطابق نظرهیات تشخیص باید اخراج شود،حق دارد نسبت به این تصمیم به هیات حل اختلاف مراجعه و اقامه دعوی نماید.> جلسه هیات تشخیص با حضور هرسه نفر اعضا تشکیل خواهد شد. ریاست جلسات با نماینده واحد کار و امور اجتماعی بوده و تصمیمات هیات به اتفاق یا اکثریت آرا اتخاذ خواهد شد.درصورتی که در جلسه اول هیات تشخیص همه اعضا حضور نیابند، جلسه بعدی با حضور ۲ نفر ازاعضا که الزاما یکی از آنها نـمــــــایـــنــــــده واحــــــد کــــــار و اموراجتماعی است رسمیت مییابد. این جلسه در حکم جلسه اول است. بنابراین در عمل به کرات دیده شده که یکی از طرفین دعوی به تعداد اعـضـــــای هــیــــات، اعــتــــراض نـموده و خواستار تشکیل جلسه با سه نفر می شوند و درچنین زمانی جلسه اول تجدید شده و درجلسه بعد تعداد اعضای هیات دو نفر یا سه نفر میباشند و جلسه قابلیت صدور حکم را پیدا میکند. دعوت از طرفین برای حضور درجلسه رسیدگی برای یک نوبت الزامی است. عدم حضور خواهان، خوانده یا نمایندگان آنها در هریک از جلسات مانع رسیدگی و صدور رای نخواهد بود. اما درعمل چنین مفادی از قانون به اجرا در نیامده و در واحدهای کار واموراجتماعی دیده میشود که با عدم حضور خواهان حتما جلسه تجدید شده و مجددا از طرفین دعوت به عمل میآید هرچندخوانده حضور داشته بـاشـد، هـیات با حضور خوانده به تنهایی اقدام به صدور رای نمینماید ولیکن با حضور خواهان و عدم حضور خوانده به صرف حضور خواهان اقدام به صدور رای بدون اخذ نظر از خوانده می نماید که این خود جای بحث وانتقاد دراین گونه واحدها دارد.
حضور نماینده هریک ازطرفین دعوی که کتبا معرفی شده باشد، درحکم حضور وی خواهد بود. البته برای اشخاص حقیقی، ارائه وکالتنامه رسمی یا وکالتنامه محضری حتما الزامی است و در مورد شرکتها و اشخاص حقوقی ارائه برگه نمایندگی با سربرگ شرکت ومهر و امضای مدیرعامل کفایت مـیکـنـد. هـیـات تشخیص باید اظهارات طرفین یانمایندگان آنان را در صورت جلسه هیات درج و آن را به امضا و یا اثرانگشت آنها برساند. چنانچه طرفین یا یکی ازآنها از امضای اظهارات خود امتناع نماید، مراتب در صورت جلسه قید و به تایید اعضای هیات خواهد رسید. صورت جلسات هیات تشخیص شامل اظــهـــارات طـــرفــیــن و تـصـمـیـمــات مـتـخــده در دفـتــر مخصوصی که به همین منظور اتخاذ مییابد، تنظیم و درج گردیده و رونوشت امضا شده آنها ضمیمه پرونده خواهد شد. طرفین می توانند درصورت تمایل با درخواست کتبی وهزینه شخصی از اوراق پرونده، رونوشت اتخاذ نمایند. کلیه مدارک و مستندات دعوی باید قبلا دردفتر واحد کار و امور اجتماعی ثبت و ضـمـیـمـه پـرونـده گـردد. درصـورتـیکـه مـدارکـی بـه جلسات رسیدگی که درغیر ساعات اداری تشکیل میگردد ارائه شود و امکان ثبت آن نیز نباشد بایدمراتب پذیرش مدرک در صورتجلسه قیدگردد. رسیدگی به مدارک و مستندات ارائه شده و تشخیص ارزش و تاثیر آنها دراثبات ادعا با هیات است و چنانچه هیات دلایل ارائه شده راموثر در اثبات ادعا نداند، با استدلال از ترتیب اثر دادن به آنها خودداری خواهد کرد. ارائه دلایل و مدارک، دال بر وجود رابطه کار فیمابین طرفین ومیزان مزد و مزایای بالاتر از حداقل قانونی و میزان سابقه کار درکارگاه برعهده کارگر و ارائه دلایل ومدارک دال برتادیه حقوقی مذکور ویا عدم شمول مقررات قانون کار به رابطه طرفین ،به عهده کارفرماست. (ماده ۱۵آییننامه رسیدگی و چگونگی تشکیل جلسات هیات تشخیص مصوب ۳۰/۱۰/۱۳۸۰) درمواردی که اظهارات، اسناد و دلایل ابراز شده از سوی طرفین با یکدیگر مغایرت داشته باشد، مرجع رسیدگی باید با توجه به امارات، قرائن ودرصورت نیاز ارجاع به تحقیق نسبت به احراز واقعیت امر مــبــادرت نــمــایــد.(مــاده ۱۶ آیـیـن نـامـه فوق) یعنی درصـــورتـــیکـــه مــثـــلا اظــهـارات کـارگـر و کـارفـرمـا درخصوص میزان سابقه کار مغایرت داشته باشد اصل برعدم کارکرد فرد است مگراینکه به موجب ماده ۱۵ آیین نامه فوق، کارگر دلایل یا اسنادی مبنی برکارکرد ارائه نماید و تشخیص ارزش اسناد ودلایل، ارائه شده هم با هیات رسیدگی کننده است واگرچنانچه این مغایرت وارائه دلایل، هیات را قادر به صدور رای مستند ننماید ازطریق ارجاع امر به بازرسی و تحقیق رای مستند به این گزارش صادر خواهد شد.
در مواردی که اخراج کارگر به استناد ماده ۲۷ قانون کار براثر قصور و اهمال کارگر صورت گرفته باشد کارفرما مکلف است مدارکی را دال بر استعلام نظر تشکل کارگری مـــوجـــود درکــارگــاه و نــظـــریــه تـشـکل مذکور، در صورت اعلام نظر، به مرجع رسـیدگی کـنـنـده ارائـه نـمـایـد. درغـیـــرایـــن صـــورت اســتــنــاد کارفرما به ماده فوق معتبر نخواهد بود. البته این حــــکــــــم مـــــاده ۱۷ آیـــیـــــننـــــامــــه چـگـونـگـی تــشــکــیــــــل جــــلــــســـــات هــیــــات تشخیص می باشد و درعمل بـرای کـارگـاههـایـی کـه چـنـین تشکلهایی ندارند ثبت چندین ابلاغ تخلف انضباطی در دبیرخانه اداره کار محل وابلاغ آنها به فرد خاطی نیز توسط هیات های رسیدگی کننده با بررسی بیشتر این هیاتها میتواند دلیل موجه اخراج (موضوع ماده ۲۷ قانون کار) تلقی گردد. در موارد فوق و سایر مواردی که هیات تشخیص در خصوص موجه بودن یا نبودن اخراج اظهار نظر مینماید مرجع مذکور در صورت عدم تایید اخراج نسبت به حق السعی معوقه کارگر رای صادر خواهد نمود. چنانچه به تشخیص مرجع رسیدگی کننده، پرونده آماده صدور رای باشد، صرفنظر از حضور یا عدم حضور هریک از طرفین، هیات مکلف به صدوررای مقتضی خواهد بود. در صورتیکه پرونده بنا به تشخیص مرجع رسیدگی کننده برای صدور رای آماده نبود و یا نیازمند تحقیق باشد، پرونده جهت تجدید وقت، انجام تحقیق و در صورت ضرورت دعوت ازطرفین به دفتر واحد کار و اموراجتماعی ارجاع میشود. موضوعاتی کهنیاز به تحقیق داشته باشند لازم است به تفکیک درقرار صادره درهیات مشخص گردند. تحقیق بایدحتی الامکان ظرف مدت یک هفته از تاریخ صدور قرار تحقیق ،توسط مامورتحقیق انجام شود. مامور تحقیق باید ازکارکنان رسمی یا پیمانی واحد کار وامور اجتماعی که دارای اطلاعات کافی درزمینه کار،قانون کاروسایر مقررات مرتبط باشد،معین گردد. البته این مدت زمان یک هفتهای برای اعلام نظر وگزارش بازرس کار در اداراتی که حجم شکایات مطروح در آن بیشتر است گاها درعمل به یک ماه نیز می رسد وتا زمانی که بازرس، گزارش خود را ارائه نداده پرونده جهت صدور رای آماده نخواهد شد.
واحد کار واموراجتماعی موظف است برای مامورین تحقیق کارت شناسایی با عنوان مامور تحقیق صادر نماید و مامور تحقیق به هنگام تحقیق موظف است کارت شناسایی خود را ارائه کند.
مامور تحقیق با مراجعه به محل کار و در صورت لزوم سایر محلهای مرتبط وبا استماع اظهارات و اطلاعات افرادی که از سوی طرفین معرفی می شوند یا افرادی که خود تشخیص میدهد و با بررسی مدارک و دفاتری که بتواند درامر تحقیق موثر واقع شوند، در مورد موضوعات مذکور در قرار صادره هیات ، بررسی لازم را به عمل آورده و تحقیقات انجام شده را با ذکر منابع و عنداللزوم افراد مورد مراجعه کتبا به هیات گزارش می نماید. همچنین مامور تحقیق می تواند با تعیین روز و ساعت از طرفین یا نمایندگان قانونی آنها بخواهد د رمحل تحقیق حضور داشته باشند. چنانچه تحقیق در حوزه واحد کار و امور اجتماعی دیگری واقع باشد، مرجع حل اختلاف می تواند پرونده را جهت انجام تحقیق پیرامون موارد خواسته شده در قرار صادره به اداره کار محل انجام تحقیق بفرستند. واحد کار وامور اجتماعی اخیر الذکر ظرف مدت یک هفته از تاریخ وصول پرونده، تحقیق را انجام و پرونده را به انضمام گزارش تحقیق، عودت خواهد داد. چنانچه با وجود رسمیت جلسه هیات تشخیص، اتفاق یا اکثریت آراء حاصل نشود، جلسه، تجدید و در جلسه اخیر در صورت عدم حصول اتفاق یا اکثریت آراء تصمیم و نظر نماینده واحد کار وامور اجتماعی محل به منزله رای هیات تشخیص خواهد بود. چنانچه به تقاضای یکی از طرفین و تایید هیات، اتخاذ تصمیم منوط به تحصیل نظر کارشناسی باشد، هیات با تعیین مهلت مراتب را به ذینفع اعلام می نماید تا پس از پرداخت هزینه مقرر، بر حسب تعرفه رسمی دادگستری ، موضوع به کارشناسی ارجاع شود. عدم پرداخت هزینه کارشناسی در مهلت مقرر، به منزله صرفنظر کردن ذینفع از استناد به سند مورد نظر خواهد بود. مثلا اگر یکی از طرفین ادعای جعل امضاء یا استفاده از کاغذ سفید امضا را در هیات مطرح نماید با نظر هیات، این موضوع به کارشناسی خط ارجاع خواهد شد.
واحد کار و امور اجتماعی محل به منظور واریز هزینههای کارشناسی، حساب مخصوصی را در یکی از بانک ها افتتاح می کند و از حساب واریزی، حقالزحمه کارشناسان مذکور را پس از دریافت گزارش و عنداللزوم ادای توضیح پرداخت می نماید.
پـس از خـاتـمه رسیدگی، هیات تشخیص فی المجلس به اتفاق یااکثریت مبادرت به صدور رای خواهد کرد. در صورت وجود نظر اقلیت، این نظر نیز در صورتجلسه قید می شود.
رای شامل موارد زیر می باشد:
۱- مرجع صادر کننده و تاریخ صدور رای
۲- نــام ونــام خـانـوادگـی اصـحـاب دعـوا یـا نمایندگان آنها.
۳- موارد خواسته به تفکیک و اعلام نظر مستدل مرجع به هر یک از آنها
۴- در مورد محکوم به مالی مبلغ باید به عدد و حروف نوشته شود.
۵- مستندات قانونی صدور رای در مورد هر یک از موارد خواسته.
۶- قابل اعتراض بودن و مهلت اعتراض.
۷- اسامی و سمت اعضای هیات تشخیص و امضای آنها.
سـازش طـرفـیـن در هـر مرحله از رسیدگی امکان پذیر است این سازش چنانچه در جلسه رسیدگی حاصل گردد، هیات، سازش حاصله را در صورتجلسه درج و به امضای طرفین می رساند. سازش نامه فوق نسبت به طرفین و وراث وقائم مقام قانونی آنها نافذ و معتبر است و مانند احکام قطعی مراجع حل اختلاف به موقع اجرا گذاشته می شود. حال چنانچه طرفین در خارج از هیات با تنظیم سند رسمی به سازش رسیده باشند هیات بر اساس سازش نامه مذکور مبادرت به انشاء رای می نماید و چنانچه سازش غیر رسمی صورت پذیرفته باشد در این صورت هیات با دعوت از طرفین و با احراز صحت سازش نامه، مبادرت به انشاء رای وفق مفاد آن می نماید و در غیر این صورت رسیدگی را ادامه داده و به نظر خود رای صادر می نماید. رعایت ماده ۴۱ قانون کار در ارتباط با سازش، بنا به نص صریح تبصره ۲ ماده ۲۹ آیین نامه چگونگی تشکیل جلسات هیات تشخیص الزامی است. یعنی طرفین باید حداقل حقوق قانونی را در سازش انجام شده رعایت نمایند. چنانچه بین طرفین دعوی ، همزمان دعوی کیفری مرتبطی با دعوی مطرح در مراجع حل اختلاف در سایر مراجع قضایی مورد رسیدگی باشد که نتیجه آن به تشخیص هیات موثر در رای مرجع حل اختلاف باشد، صدور رای، موکول به تعیین تکلیف دعوی کیفری در مراجع مذکور خواهد بود.
در احتساب مهلت اعتراض نسبت به رای هیات تشخیص (موضوع مواد ۱۴۲ و ۱۵۹ قانون کار) روز ابلاغ رای و روز تسلیم اعتراض به واحد کار وامور اجتماعی محل جزء ایام مزبور محسوب نمی شود . چنانچه آخرین روز مهلت مزبور با تعطیل مصادف شود تسلیم اعتراض می تواند دراولین روز پس از تعطیل یا تعطیلات صورت گیرد. در مواردی هم که راجع به سپری شدن یا باقی بودن مهلت اعتراض بین ذی نفع و واحـد کـار وامـور اجـتماعی اختلاف نظر باشد نظر مرجع رسیدگی کننده به اعتراض قاطع است. یعنی این مرجع همان هیات حل اختلاف می باشد که در جلسه آینده نحوه تشکیل جلسات حل اختلاف مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
منبع : استخدام
ماده 157- هر گونه اختلاف فردی بین کارفرما و کارگر یا کارآموز که ناشی از اجرای این قانون و سایر مقررات کار ، قرارداد کارآموزی ، موافقت نامه های کارگاهی یا پیمان های دسته جمعی کار باشد ، در مرحله اول از طریق سازش مستقیم بین کارفرما و کارگر یا کار آموز و یا نمایندگان آنها در شورای اسلامی کار و در صورتی که شورای اسلامی کار در واحدی نباشد ، از طریق انجمن صنفی کارگران و یا نماینده قانونی کارگران و کارفرما حل و فصل خواهد شد و در صورت عدم سازش از طریق هیات های تشخیص و حل اختلاف به ترتیب آتی رسیدگی و حل و فصل خواهد شد .
ماده 158- هیات تشخیص مذکور در این قانون از افراد ذیل تشکیل می شود :
1- یک نفر نماینده وزارت کار و امور اجتماعی .
2- یک نفر نماینده کارگران به انتخاب کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان .
3- یک نفر نماینده مدیران صنایع به انتخاب کانون انجمن های صنفی کارفرمایان استان در صورت لزوم و با توجه به میزان کار هیات ها ، وزارت کار و امور اجتماعی می تواند نسبت به تشکیل چند هیات تشخیص در سطح هر استان اقدام نماید .
تبصره- کارگری که مطابق نظر هیات تشخیص باید اخراج شود ، حق دارد نسبت به این تصمیم به هیات حل اختلاف مراجعه و اقامه دعوی نماید .
ماده 159- رای هیات های تشخیص پس از 15 روز از تاریخ ابلاغ آن لازم الاجرا می گردد و در صورتی که ظرف مدت مذکور یکی از طرفین نسبت به رای مزبور اعتراض داشته باشد اعتراض خود را کتبا به هیات حل اختلاف تقدیم می نماید و رای هیات حل اختلاف پس از صدور قطعی و لازم الاجرا خواهد بود . نظرات اعضای هیات بایستی در پرونده درج شود .
ماده 160- هیات حل اختلاف استان از سه نفر نماینده کارگران به انتخاب کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان یا کانون انجمن های صنفی کارگران و یا مجمع نمایندگان کارگران و سه نفر نماینده کارفرمایان به انتخاب مدیران واحدهای منطقه و سه نفر نماینده دولت (مدیر کل کار و امور اجتماعی ، فرماندار و رییس دادگستری محل و یا نمایندگان آنها) برای مدت 2 سال تشکیل می گردد . در صورت لزوم و با توجه به میزان کار هیات ها ، وزارت کار و امور اجتماعی می تواند نسبت به تشکیل چند هیات حل اختلاف در سطح استان اقدام نماید .
ماده 161- هیات های حل اختلاف با توجه به حجم کار و ضرورت به تعداد لازم در محل واحدهای کار و امور اجتماعی و حتی الامکان خارج از وقت اداری تشکیل خواهد شد .
ماده 162- هیات های حل اختلاف از طرفین اختلاف برای حضور در جلسه رسیدگی کتبا دعوت می کنند . عدم حضور هر یک از طرفین یا نماینده تام الاختیار آنها مانع رسیدگی و صدور رای توسط هیات نیست ، مگر آن که هیات حضور طرفین را ضروری تشخیص دهد. در این صورت فقط یک نوبت تجدید دعوت می نماید . در هر حال هیات حتی الامکان ظرف مدت یک ماه پس از وصول پرونده ، رسیدگی و رای لازم را صادر می نماید .
ماده 163- هیات های حل اختلاف می توانند در صورت لزوم از مسئولین و کارشناسان انجمن ها و شوراهای اسلامی واحدهای تولیدی ، صنعتی ، خدماتی و کشاورزی دعوت به عمل آوردند و نظرات و اطلاعات آنان را در خصوص موضوع ، استماع نمایند .
ماده 164- مقررات مربوط به انتخاب اعضای هیات های تشخیص و حل اختلاف و چگونگی تشکیل جلسات آنها توسط شورای عالی کار تهیه و به تصویب وزیر کار و امور اجتماعی خواهد رسید .
ماده 165- در صورتی که هیات حل اختلاف ، اخراج کارگر را غیر موجه تشخیص داد ، حکم بازگشت به کارگر اخراجی و پرداخت حق السعی او را از تاریخ اخراج صادر می کند و در غیر این صورت (موجه بودن اخراج) ، کارگر مشمول اخذ حق سنوات به میزان مندرج در ماده (27) این قانون خواهد بود .
تبصره- چنانچه کارگر نخواهد به واحد مربوط بازگردد ، کارفرما مکلف است که بر اساس سابقه خدمت کارگر به نسبت هر سال 45 روز مزد و حقوق به وی بپردازد .
ماده 166- آرای قطعی صادره از طرف مراجع حل اختلاف کار ، لازم الاجرا بوده و به وسیله اجرای احکام دادگستری به مورد اجرا گذارده خواهد شد . ضوابط مربوط به آن به موجب آیین نامه ای خواهد بود که به پیشنهاد وزارتین کار و امور اجتماعی و دادگستری به تصویب هیات وزیران می رسد .
طبق بند ۲ ماده ۱۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۹۲ رسیدگی به اعتراضات وشکایات از آرای هیات حل اختلاف کارگر و کارفرما به عهده ی دیوان عدالت اداری نهاده شدهاست. با این توضیح که دیوان عدالت اداری وفق بند ۲ ماده ی مذکور، صرفاً و منحصراً از حیث نقض قوانین ومقررات یا مخالفت با آنها نسبت به رای مورد اعتراض رسیدگی می نماید.شمول قانون کار در رابطه با کارگران و کارکنان کارگاه ها و شرکت های خصوصی و دولتی از مسائل بسیار مهم و مبتلا به بسیاری از افراد و شرکت ها می باشد که موجب اختلافات عدیده و به ناچار دادخواهی از دیوان عدالت اداری می شود. در این مقاله جایگاه هیات های اداره کار و برخی رویه های موجود در دویان عدالت اداری در رابطه با آراء صادره درخصوص نقض یا ابرام رای هیات های حل اختلاف و نحوه ی چگونگی رسیدگی در دیوان و نقد برخی آراء بررسی و النهایه نتیجه و پیشنهادات لازم ارائه می گردد.
ذکر عنوان «شورای کارگاه» باتوجه به تغییر عنوان ان به (هیات تشخیص) در قانون کار سال ۶۹ فاقد وجاهت قانونی است. توضیح اینکه طبق ماده ۳۷ قانون کار مصوب ۲۶/۱۲/۱۳۲۷ ، حل هرگونه اختلاف بین کارفرما و کارگر یا کارآموز که ناشی از اجرای مقررات این قانون و یا قرارداد کار و یا قرارداد کار آموزی بود، در مرحله اول از طریق سازش مستقیم بین کارفرما و کارگر یا کارآموز و یا نمایندگان آنها صورت می گرفت و براساس ماده ۳۸ ، در صورتی که اختلاف از طریق سازش حل نمی شد شاکی به اداره کار محل رجوع می کرد و اداره مزبور ظرف ۳ روز از تاریخ وصول شکایت موضوع را به شورای کارگاه مربوطه ارجاع می داد. شورای کارگاه مرکب بود از نماینده وزارت کار و یک نفر کارفرما و یک نفر کارگر همان کارگاه. این شورا موظف بود ظرف یک هفته به اختلاف رسیدگی و نظر خود را اعلام نماید. تصمیمات شورای کارگاه قطعی و لازم الاجراء قلمداد می شد مگر تصمیمات مربوط به مزد و یا اخراج کارگر و یا جبران خسارت مادی وارده به کارفرما از ناحیه ی کارگر که از تاریخ ابلاغ رای ظرف ۱۰ روز قابل ارجاع به هیات حل اختلاف بود.
اما در قانون جدید کار مصوب ۲۹/۸/۱۳۶۹ در ماده ۱۵۷ مقرر دشه است، (هرگونه اختلاف فردی بین کارفرما و کارگر یا کارآموز که ناشی از اجرای این قانون و سایر مقررات کار، قرارداد کارآموزی، موافقت نامه های کارگاهی یا پیمان های دسته جمعی کار باشد، در مرحله اول از طریق سازش مستقیم بین کارفرما و کارگر ی کارآموز و یا نمایندگان آنها و شورای اسلامی کار و در صورتیکه شورای اسلامی کار در واحدی نباشد، از طریق انجمن صنفی کارگران و یا نماینده ی قانونی کارگران و کارفرما حل و فصل خواهد شد و در صورت عدم سازش از طریق هیات های تشخیص و حل اختلاف به ترتیب آتی رسیدگی و حل و فصل خواهد شد.)
طبق ماده ۱۵۹ قانون کار، طرفین دعوی ظرف ۱۵ روز می توانند نسبت به آراء صادره از هیات های تشخیص، اعتراض خود را به صورت کتبی به هیات های حل اختلاف تقدیم نمایند. و(رای هیات های حل اختلاف پس از صدور قطعی و لازم الاجرا خواهد بود) همچنین رای هیات تشخیص در صورت عدم اعتراض ظرف مدت مقرر قطعیت خواهد یافت. قبلاً طبق قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ ، اعتراض به آراء هیات های حل اختلاف اداره کار موعدی نداشت لکن با تصویب قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری که در سال ۱۳۹۲ به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید مهلت اعتراض سه ماه از تاریخ ابلاغ رای هیات های حل اختلاف محاسبه می گردد.
درخصوص مراجع حل اختلاف در فصل نهم قانون کار و دکترین حقوقی چنین نظر داده شده است که: «مراجع رسیدگی به اختلافات کارگر و کارفرما، علی رغم اینکه حقوق کار در حال حاضر از شاخه های حقوق عمومی شمرده می شود، باید از مراجع قضایی استثنایی به شمار رود و بنابراین ، ذکر مراجع در ردیف مراجع اداری، مخالف اصول، قواعد ، معیارها و ضوابط تفکیک مراجع قضایی از اماری است. در عین حال، آثاری که تنظیم روابط کارگر و کارفرما و شیوه ی حل اختلاف آنها بر کل اجتماع دارد، موجب شده که مراجع مزبور در شمار مراجع اداری قرار گیرد.» (عبداله شمس آیین دادرسی مدنی؛ جلد نخست؛ صفحه ۱۳۰)
طبق ماده ۱۶۰ قانون کار، هیات اختلاف استان از سه نفر نماینده ی کارگران به انتخاب کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان با کانون انجمن های صنفی کارگران و یا مجمع نمایندگان کارگران واحدهای منطقه و ۳ نفر نماینده ی کارفرمایان به انتخاب مدیران واحدهای منطقه و ۳ نفر نماینده دولت(مدیر کل کار و امور اجتماعی ،فرماندار و رئیس دادگستری محل و یا نمایندگان آنها) برای مدت ۲ سال تشکیل می گردد… .
در قانون کار و آیین نامه های مربوطه به انتخاب اعضای هیات های حل اختلاف ، برای نماینده مدیرکل کار در هیات ، شرایط خاصی پیش بینی نشده است و به نظر می رسد وی می تواند از بین کارکنان واحد کار و امور اجتماعی و یا خارج از کارکنان آن واحد انتخاب شود.(فرحپور، علیقلی، اختلافات کارگر و کارفرما در آراء دیوان عدالت اداری، انتشارات جنگل، ص ۱۶۱)
هرچند برحسب عرف معمول در واحدهای کار و امور اجتماعی، نماینده ی مدیر کل معمولاً از میان کارکنان واحد انتخاب می شود. از آنجایی که براساس ماده ی فوق الذکر نمایندگی وزارت کار در هیات حل اختلاف با شخص مدیر کل است به نظر می رسد، نماینده ای که در غیاب وی در هیات حضور می یابد در حقیقت نماینده ی شخص او خواهد بود نه نماینده ی وزارت کار در نتیجه به طور منطقی مسئولیت عملکرد این نماینده در هیات حل اختلاف نیز در هر حال با شخص مدیر کل بوده و نماینده ی منتخب تنها در برابر ایشان مسئولیت داشته باشد. نکته ی قابل توجه در این ماده این است که نماینده ی مدیر کل کار و امور اجتماعی در هیات حل اختلاف در قسمت اخیر ماده ۳۵ «آیین رسیدگی چگونگی جلسات نمایندگی واحد کار و امور اجتماعی» ذکر گردیده است.(لایقمند ، مجید ، حقوق کار بخش دادرسی کار ایران، انتشارات جاودانه ، ص ۴۵)
پاره ای از کارکنان دستگاه های دولتی، مشمول مقررات قانون کار تلقی می شوند این قبیل از کارکنان سه دسته هستند:
دسته اول: نیروهای شرکتی: کارکنان شرکتی هرچند در دستگاههای دولتی مشغول خدمت می شوند ولی هیچ رابطه ی استخدامی با دستگاه دولتی ندارند و در واقع رابطه ی قراردادی کار با شرکت پیمانکار دارند و چنانچه نسبت به حقوق استخدامی خود با کارفرما دچار اختلاف گردند شکایت آنها ازدستگاه دولتی مسموع نخواهد بود و چون شرکت پیمانکاردارای شخصیت حقوقی خصوصی هست لذا مشمول مقررات قانون کار خواهند بود و رسیدگی به اختلاف ناشی از رابطه ی استخدامی کارگری و کارفرمایی قابل رسیدگی در دیوان عدالت اداری به صورت ابتدایی نبوده و بدواً باید هیات های تشخیص وحل اختلاف نسبت به آن رسیدگی نمایند.
دسته ی دوم: کارکنانی که با دستگاه های دولتی رابطه ی قراردادی استخدامی مستقیم دارند و در یکی از مشاغل موضوع بخشنامه شمازره ۱۳۰۱/۹ مورخ ۶/۶/۱۳۶۴ سازمان امور اداری و استخدامی کشور و اصلاحات بعدی ان مانند شغل نانوا، آرایشگر و … به خدمت مشغول می شوند این قبیل کارکنان طبق ماده ۴ قانون استخدامی کشور مشمول مقررات قانون کار قرار می گیرند و رسیدگی به اختلاف بین اشخاص مذکور و دستگاههای دولتی به لحاظ حقوق استخدامی تابع قانون کار بوده و قابل رسیدگی در دیوان عدالت اداری نخواهد بود و هیات های تشخیص و حل اختلاف موضوع ماده ۱۵۷ قانون کار صلاحیت رسیدگی به ان را دارند. در نهایت رای هیات حل اختلاف اداره کار قابل اعتراض در دیوان عدالت اداری می باشد.
دسته سوم: آن دسته از کارکنانی که در مشاغل فوق مشغول خدمت نیستند ولی قرارداد آنها براساس مقررات قانون کار تنظیم شده است به عنوان مثال بیمارستان دولتی برای تکمیل کادر درمان خود پزشکی را براساس مقررات قانون کار به خدمت گرفته باشد یا اداره اوقاف برای انجام برخی از فعالیت های خود مبادرت به استخدام نیروی کار براساس قانون کار نیز مشمول مقررات قانون کار خواهند بود و دیوان عدالت اداری صلاحیت رسیدگی ابتدایی نداشته و موضوع باید بدواً در هیات های تشخیص و حل اختلاف مطرح شود.(مولا بیگی، غلامرضا ، صلاحیت و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، انتشارات جنگل، ص ۴۲)
اینکه رویه ی قضایی دیوان عدالت اداری در رابطه با سه دسته ی مشمولین قانون کار، چگونه است مقاله ای جداگانه می طلبد، صرفاً ذکر این نکته کافی است که شمول قانون که در رابطه با کارگران و کارکنان کارگاهها و شرکت های خصوصی و دولتی از مسائل بسیار مهم و مبتلا به بسیاری از افراد و شرکت ها می باشد که موجب اختلافات عدیده و به ناچار دادخواهی از دیوان عدالت اداری می شود در این خصوص به ذکر شماره چند نمونه رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عدالت اداری اشاره می کنیم که علاقه مندان در این خصوص بدانها مراجعه نمایند.
۱- دادنامه شماره ۶۷۲ مورخ ۸/۸/۱۳۸۶ کلاسه پرونده ۸۴/۲۴۸ درخصوص عدم شمولیت اشخاص قانون استخدام کشوری نسبت به قانون کار (ماده ۱۸۸ قانون کار مصوب ۱۳۶۹)
۲- مستثنی بودن مشمولین قانون رسیدگی به تخلفات اداری از شمول قانون کار (رای شماره ۵۷۵ مورخ ۱۸/۱۱/۸۳ کلاسه پرونده ۸۱/۴۴۶)
۳- شمول مقررات قانون کار و کارکنان اتباع خارجی موضوع تبصره یک ماده واحده قانون شمولمقررات قانون کار و حفاظت فنی و بهداشت کار (رای شماره ۱۲۷ مورخ ۲۹/۳/۷۹ کلاسه پرونده ۷۸/۵۳ )
۴- عدم شمول قانون کار نسبت به شهرداران (دادنامه شماره ۱۱۹ مورخ ۱۴/۶/۷۷ – کلاسه پرونده ۷۷/۱۰۴)
۵- عدم تسری قانون کار به کارکنان خرید خدمت
۶- عدم شمول قانون نسبت به افراد خرید خدمت(شماره دادنامه ۱۲۳ مورخ ۲۹/۱۱/۷۳ – کلاسه پرونده ۷۳/۱)
۷- صلاحیت هیات تشخیص و حل اختلاف در تشخیص انطباق یا عدمانطباق وضع استخدامی شاکی با قانون (شماره ۷۲/۱۷۵ مورخ ۱۲/۲/۷۳ – روزنامه رسمی به شماره ۱۴۳۸۵ مورخ ۵/۵/۷۳)
۸- مشاغل کارگری شرکت هایی دولتی مشمول قانون کار خواهند بود. (دادنامه ۱۴۶-مورخ۲۷/۸/۷۲ – کلاسه پرونده ۷۴/۶۶ )
۹- شمول قانون کار نسبت به کارگر روزمرد(دادنامه ۷۷۰- پرونده ۸۷/۶۸۲ مورخ ۶/۱۱/۸۷)
۱۰- مقررات استخدامی جهاد کشاورزی و قانون کار(طبق بند د ماده ۳۶ قانون مقررات مالی ، اداری و تشکیلاتی جهاد سازندگی مصوب ۱۳۶۷ و تبصره ۴ ماده یک قانون مقررات مالی، اداری و استخدامی وزارت جهاد کشاورزی مصوب ۱۳۸۲ افرادی که به عنوان کار استخدام شده باشند و همچنین افرادی که تا تاریخ تصویب قانون اخیر الذکر مشمول قانون کار مصوب ۲۹/۸/۶۹ مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده اند کماکان تابع قانون کار قلمداد شده است.