کارفرمانیوز - نحوه رسیدگی اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری : اعتراض به آراء صادره در مورد پرونده ها به صورت فوق العاده نیز امکان پذیر می باشد یکی از این طرق فوق العاده شکایت از آراء که راهی جهت مراجعه به شعبه صادر کننده رای به منظور عدول از رأی و جبران خطا و اشتباهاتی است که ناشی از عمل قاضی یا هر یک از متداعیین است و اصولا نیز افراد به وسیله وکیل پایه یک دادگستری اقدام می کنند اعاده دادرسی می باشد در مورد دیوان عدالت اداری هم بر همبن منوال می باشد و با توجه بر اینکه در این مرجع نیز قضات در زمان صدور حکم ممکن است به اشتباه حکمی را صادر نمایند لذا قانون گذار این اجازه را داده است تا بتوان نسبت به این احکام نیز درخواست اعاده دادرسی نمود.


براساس ماده ۱۷ قانون آیین دادرسی در دیوان عدالت اداری هرگاه یکی از طرفین دعوای حقوقی بعد از صدور رأی ، مدارک و مستندات جدیدی را بدست آورد که اثرگذار در رای بوده باشد خود یا به وسیله وکیل پایه یک دادگستری می تواند با ارائه نمودن مدارک جدید از شعبه صادر کننده رأی ، تقاضای اعاده دادرسی کند در این صورت شعبه خارج از نوبت به موضوع رسیدگی خواهد کرد.
در مورد دعوی اعاده دادرسی سوالی پیش می آید که آیا اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری نیازمند به تقدیم داد خواست می باشد یا بایستی به نحوه ی دیگری عمل نمود.
در این مورد بایستی اشاره نمایم هر چند در ماده ۱۷ اشاره به عبارت تقاضا شده است ولی بر مبنای ماده ۲۱ قانون مذکور هرگاه شخص خود یا وکیل پایه یک دادگستری او بخواهد در دیوان طرح دعوای حقوقی را مطرح نماید بایستی دادخواست ارائه نماید.

ذکر این نکته لازم می باشد که با توجه بر اینکه عدم پذیرش درخواست یا تقاضای اعاده دادرسی موجب اتلاف وقت و مهلت اعاده دادرسی خواهد شد بهتر است که ابتدا از دادخواست استفاده کنیم و در صورتی که شخصی درخواست داده بود مدیر دفتر مبادرت به ارسال اخطار رفع نقص برای اصلاح موضوع بنماید.


براساس تبصره ۲ ماده ۲۱ قانون دیوان عدالت اداری شخصی که خواهان اعاده دادرسی می باشد خود یا وکیل پایه یک دادگستری او می بایست هزینه دادرسی را پرداخت نماید و این امر برای ادامه رسیدگی در دیوان عدالت اداری لازم خواهد بود.  با توجه بر اینکه احکام صادره ا زدیوان عدالت اداری غیرمالی مجسوب می شوند در نتیجه پرداخت هزینه دارسی در دیوان عدالت اداری متفاوت با محاکم دادگستری خواهد لذا شخص یا وکیل پایه یک دادگستری با استناد به بند۱۳ از ماده ۳ قانون فوق هزینه دادرسی که باید در مورد شکایات اعاده دادرسی در دیوان بپردازد را همانند دعاوی غیر مالی پرداخت کند ملاک عمل قرار داد . و در صورتی که اعتقادی به تبصره ۲ ماده ۲۱ قانون دیوان عدالت اداری نداشته باشیم بر مبنای نوع حکمی که مورد درخواست اعاده دادرسی می باشد می بایست به موارد مذکور درقانون وصول برخی از درآمد های دولت و مصرف آن در موارد معین رجوع کنیم.

دیوان عدالت اداری

آثار و تبعات

بعد از اینکه تشریفات قانونی تکمیل به شعبه نیز ارجاع شد ، قبل از اینکه نسخه ثانی دادخواست وضمائم از جانب مدیردفتر شعبه برای طرف مثابل یا وکیل پایه یک دادگستری او ارسال گردد ، در مورد رد یا قبول درخواست اعاده دادرسی می بایست تصمیم گیری شود. و در زمانی که درخواست رد شده باشد دیگر دلیلی به جهت انجام اقدامات بعدی از جمله ابلاغ نسخه ثانی دادخواست و ضمائم آن برای طرف شکایت وجود نخواهد داشت. ولی در صورت صدور قرار قبولی درخواست، اعاده دادرسی آثار وتبعاتی را در پی خواهد داشت که شعبه مکلف به انجام آن می باشد

رسیدگی به دعوا خارج از نوبت می بایست باشد در این بایستی اشاره کنم که رسیدگی خارج از نوبت به موضوع منافاتی با رعایت قواعد شکلی نخواهد داشت. بعداز اینکه تشریفات قانونی رعایت گردید و درصورتی که تبادل لوایح نیز لنجام پذیرفت و پرونده تکمیل شد و با عدم ضرورت دعوت ازطرفین بر مبنای دفاع وکیل پایه یک دادگستری و مفاد ومحتویات پرونده شعبه مبادرت به صدور رأی می نماید ودرصورت ضرورت به دعوت از طرفین یا انجام هراقدام دیگری تصمیم مقتضی را اتخاذ خواهد نمود.

از دیگر آثار پذیرش دعوی اعاده دادرسی قبل از اینکه رسیدگی ماهیتی به موضوع آغاز شود موضوع دستورتوقف نسبت به اجرای رأیی است که مورد درخواست اعاده دادرسی می باشد. که به نوعی ازحیث تبعات و آثار می توان آنرا ، همان دستور موقت به حساب آورد و تا زمانی گه در خصوص امور ماهیتی نسبت به اصل شکایت اعاده دادرسی اتخاذ تصمیم گرفته نشده باشد ادامه خواهد داشت.
در اینجا موضوعی پیش می آید که آیا این دستورتوقف اجرای حکم مشمول احکامی که اجراء گردیده اند نیز خواهد شد یا خیر؟ در جواب بایستی اشاره بنمایم که عبارت توقف نسبت به احکامی خواهد بود که یا هنوز اجرا نشده اند و یا اینکه در حال اجرا می باشند و در زمانی که اجرا به اتمام رسیده باشد شخص یا وکیل پایه یک دادگستری نمی تواند درخواست توقف را از دیوان عدالت اداری بخواهد. بایستی خاطر نشان نمایم که اقدام مذکور، یک استثناء براصل می باشد و اعاده وضعیت احکام اجراء شده تابع شرایط خاص خود هستند و مفاد ماده ۳۹ قانون اجرای احکام مدنی نیز مؤید این مطلب می باشد.

ازجمله آثاردیگر اعاده دادرسی ، قطعی و غیرقابل تجدیدنظر بودن رأی به جهت درخواست مجدد اعاده دادرسی در خصوص رأیی است که اخیرا صادر گردیده شده، ولو آنکه جهات دیگری متفاوت ازجهات اولیه حادث شده است و یا اینکه مدارک جدید دیگری بدست آید. چرا که درغیر از این موارد هرگز رأی به قطعیت نخواهد رسید و فصل خصومتی نیز به وقوع نخواهد پیوست. همچنین در این خصوص نیز هیچگونه تفاوتی بین احکام و قرارهای صادر نمی باشد در مورد اینکه قطعی شدن رأی صادره با اعمال سایر حقوق قانونی ذینفع نسبت دعوای او حتی در دادگاه حقوقی منافاتی نخواهد داشت وهریک از طرفین این اختیار را دارند که در مورد مفاد مواد ۱۶ و ۱۸ قانون دیوان عدالت اداری اقدامات لازم را مبذول نمایند.



مشاور فروش


منبع : www.saminedalat.com


www.karfarmanews.irکارفرمانیوزپایگاه اطلاع رسانی کارفرمایان