کارفرمانیوز - قرن بیست و یکم را عده ای قرن معنویت، علوم انسانی و یا ارتباطات مینامند. در این مقاله به بررسی بخشی از دلایل موضوع ارتباط می پردازیم که به واسطه آن مفهوم و پایههای ارزشمندی اصول مذاکره را بیشتر درک کنیم.اگر به بررسی دقیق تاریخ بپردازیم، متوجه خواهیم شد که ارتباطات مهمترین اصل زندگی تمام موجودات است. انسان نیز از این قاعده مستثنا نبوده و همواره بر شفافتر شدن و گستردگی ارتباطات در جوامع بشری، پا فشاری داشته است.
اختراع زبان، اختراع خط، نقشینهها و نقاشیها، تمامی ابزارآلات و شاهکارهای هنری و… همگی از نیاز بشر به ارتباط با هم نوعان خودش شکل گرفته است. اگر ارتباط از زندگی بشری حذف شود انسان مفهوم خود را از دست خواهد داد و به طور کلی چیزی که ما امروز به اسم تمدن بشری میشناسیم از بین خواهد رفت. هیچ بخشی از زندگی را نمیتوان یافت که بدون مفهوم ارتباط قابل سنجش و ارزیابی باشد، به طور واضح میتوان گفت تمام نقاط مؤثر تاریخ بشری بر پایه ارتباطات مؤثر با محیط بنا نهاده شده است. اختراعات و اکتشافات بشر بدون بر قراری ارتباطی مؤثر با زندگی او، بی معنا هستند.
زمانی که تاریخ را ورق میزنیم با عصری مواجه میشویم که از چند سده پیش شروع شد و تا امروز نیز به گونه های مختلف ادامه دارد. عصر صنعت یا همان عصری که ما به اسم دوره تولید انبوه و استفاده از ابزارهای مکانیکی میشناسیم.
در این دوره انسان شروع به ساخت ابزارهای از مواد اولیه متفاوتی کرد، که در نحوه ارتباط بشر با محیط تأثیر عمیقی گذاشت. ابداع ابزارهای مکانیکی و ماشینهای خودکار (بدون دخالت انسان) روابط بشری را دست خوش تغییرات زیر بنایی کرد. بسیاری بر این توهم ایمان پیدا کردند که میتوان نیازهای انسانی را از طریق ارتباط با این ابزارها بر طرف کرد. افراد سرگرم ابزارهایی شدند که به دست هم نوعان خودشان تولید شده بود و کم کم فرآیند ارتباط مؤثر بین انسانها (چه در سطح اجتماعی و چه در سطح فردی) شکست عمیقی را تجربه کرد.
اگر به از هم گسیختگی روابط بشری در همین نیم قرن اخیر بنگریم، کاملاً به عمق کمبودها و مسائل روانی که برای این تمدن چند هزارساله بوجود آمده پی خواهیم برد. روابط انسانها تحت تأثیر مسائل صنعتی و تکنولوژیک، سقوط اسفناکی را تجربه کرد.
اما از همان اوایل قرن بیست، دانشمندانی در حوزه علوم انسانی، ارتباطات و علوم روانشناسی این موضوع را پیشبینی میکردند و شروع به بافت این کلاف در حال گسیختن کردند.
در کتابهای فروید، اریک برن و نیچه، به وفور به این دسته هشدارها و راه حلها بر خواهید خورد. دغدغه مشترک، بین اکثریت دانشمندان حوزه علوم انسانی، سردی و از بین رفتن ارتباطات مؤثر در جامعه بشری بود. به همین جهت به طور تقریبی از نیمههای قرن بیستم به بعد، ما شاهد تولد علوم نو ظهوری در حوزه علوم انسانی و ارتباطات هستیم تا روابط انسانی هر چه عمیقتر، تأثیرگذار و سالم به حیات خود ادامه دهد.
علومی از دسته عرفانهای مختلف، تا مکاتب روانشناسی و خود شناسی متنوع، علوم ارتباطات، اصول و فنون مذاکره و… همگی به طور تقریبی در همین دوران چشم به جهان گشودند.
اگر کمی ظریف به جهان اقتصاد و کسب و کار نگاه کنیم متوجه خواهیم شد تقریباً تمامی اصول فروش، بررسی بازار، نحوه ارتباط با مشتری، مدیریت مشتری و بازار، مخاطب شناسی، بازاریابی و بازارسازی و همه مفاهیمی که امروز در حوزه کسب و کار میشناسیم از زیر بنای همین روانشانسی، جامعه شناسی و علوم ارتباطات سر چشمه میگیرد. در یک کلام میتوان گفت جملگی زیر مجموعهای از علوم انسانی هستند. علوم انسانی و ارتباطات، شالوده زندگی بشری را تشکیل میدهند و بدون درک این روابط، بقیه علوم بی ارزش و ناکارآمد خواهند شد.
حال مفهوم و ارزش اصول مذاکره را بهتر درک خواهیم کرد و جایگاه آن را در زندگی و روابط خود بهتر خواهیم شناخت.
خاطرمان باشد که اصول مذاکره و ایجاد یک رابطه مؤثر، به دنیای کسب و کار محدود نمیشود. همانطور که اجمالا توضیح دادیم علوم ارتباطات و اصول مذاکره از نیازها و واجبات زندگی در جهان امروز هستند. افرادی که توانایی برقراری روابط مؤثر، قدرتمند، بیحاشیه و پر نفوذ را نداشته باشند(در قالب یک ارتباط برنده- برنده) نه تنها در زندگی اجتماعی و کاری بلکه در زندگی شخصی خود نیز دچار مشکلات بزرگی خواهند شد.
عدم تسلط بر علم مذاکرات در آینده نه چندان دور همچون سواد خواندن و نوشتن به حساب میآید. شرکتها، سیستمها و حتی مردم از افرادی که رابطه خوبی با محیط برقرار نمیکنند دوری خواهند کرد. حتماً همه ما به چشم این موضوع را دیدهایم، وارد مغازهای میشوید، اجناس عالی دارد اما فروشنده رفتار مناسبی ندارد، به احتمال زیاد خرید نمیکنید و به دوستانتان هم توصیه میکنید که به فلان جا مراجعه نکنند، زیرا که فروشنده مناسبی ندارد. در آن روی سکه، مغازه دیگری داریم که اجناسش به کیفیت مغازه اول نیست، اما فروشنده بسیار محترم، صمیمی و خوش خلقی دارد. احتمال خرید از این مغازه چندین برابر خواهد شد. پشت سر نیز فروشنده مذکور مورد تشویق قرار خواهد گرفت.
در کسب و کارهایی مانند نتورکمارکتینگ این موضوع اهمیتی چند برابر پیدا میکند. زیرا که اساس این حرفه، بر پایه علوم ارتباطات و شبکهسازی بنا نهاده شده است. در این حرفه شما تمام وقت در حال ارتباط با محیط هستید و الزام یادگیری اصول مذاکره، جلسه داری، ارتباط مؤثر با مشتری، اصول مدیریت ارتباطات و… برای شما یک اصل کاری به حساب میآید.
شاید اگر شما یک مهندس مشغول به کار دریک شرکت نقشه کشی یا کارمند یک واحد تولیدی باشید درصد اهمیت یادگیری این علوم برای شما پایینتر باشد. اما شخصی که در حرفه نتورکمارکتینگ شروع به فعالیت میکند، این علوم از ابزار کار او به حساب میآید و از مهمترین فاکتورهای موفقیتش محسوب میشود. توانایی علم مذاکره حتی از ابزارآلاتی مانند، کاتالوگ و تستر و… هم مهمتر است، قدرتی که در جادوی کلام شما وجود دارد با هیچ ابزار دیگری قابل سنجش نیست. زبان بدن، لحن بیان، فرهنگ لغت، نوع پوشش، همه و همه بر نوع برقراری ارتباط شما تأثیر میگذارد و همگی بخشی از اصول مذاکرات مؤثر به حساب میآیند.
منبع : haveej.ir