کارفرمانیوز - تصور عمومی از کارگر در ذهن بیشتر ما، نیروی کاری است که به مشاغل سخت و پرتحرک جسمی می پردازد. تصاوری هم که از کارگران به نمایش گذاشته می شود عمدتا کارگرانی با چهره های آفتاب سوخته و سیاه ناشی از کار کردن سخت در معادن، کوره های ذوب آهن، خطوط راه آهن و... است؛ تصاویری که به انگاره عمومی از شرایط کاری کارگران دامن می زند.

تردیدی نیست که بخش عمده ای از کارگران جهان در چنین شرایطی کار می کنند و بخش زیادی از زمان کارشان صرف فعالیت های دشوار در محیط های خاص می شود ولی در دنیای پیشرفته امروز با نسل جدیدی از کارگران نیز مواجه هستیم؛ کارگرانی که زاییده و محصول پیشرفت های سریع و عجیب فناوری و شیوه های مدرن تولید و مدیریت هستند. « پیتر اف. دراکر»، نویسنده کتاب مشهور « جامعه پس از سرمایه داری » از این نسل جدید کارگران به « کارگران علمی » تعبیر می کند.

اصطلاح کارگر علمی (knowledge worker) را اولین بار پیتر دراکر در سال 1969 در کتاب "عصر گسستگی"خود ابداع کرده است. رابطه آنها به رابطه رهبر ارکستر با نوازندگان آلات موسیقی شباهت دارد.

در سازمانی که کارگران علمی در آن اشتغال دارند، مافوق علی القاعده نمی تواند کار کسانی را که قرار است زیر دست او باشند، انجام دهد. مثلاً رهبر ارکستر نمی تواند نوازندۀ شیپور بزرگ باشد.

به این ترتیب تعاریفی که از کارگران علمی توسط اندیشمندان مدیریت ارائه شده با کمی تلخیص این است که « کارگر علمی، کارگری است که  بیش از هر کس دیگری در سازمان  باید راجع به کار و وظیفه خود اطلاع و بینش داشته باشد و ضمناً رابطه کارگران علمی با مافوقهای خود به مراتب بیش از آن چیزی است که به رابطۀ سنتی مادون/مافوق شبیه باشد».

کارگر علمی

می‌توان گفت بزرگترین کمک سده بیستم به پیشبرد روند مدیریت و اداره فعالیتهای صنعتی، افزایش پنجاه برابری در زمینه بهره‌وری کارکنان یدی بوده است. همین وظیفه را در سده بیست و یکم باید درباره کارهای دانش‌بر و کارکنان دانشگر انجام دهد.

در سده بیستم، ارزشمندترین داراییهای یک سازمان ابزار تولید آن بود اما در سده بیست و یکم کارکنان فرهیخته و بهره‌وری آنها چنین جایگاهی خواهند داشت. لذا نیاز به توسعه ابزارها و روشها به منظور اندازه‌گیری و افزایش بهره‌وری دانشگران بیش از پیش بروز خواهد کرد.

به این ترتیب هر یک از ما اگر از نظر قوانین کشورمان یک کارگر بحساب می آییم، می توانیم با پاسخ دادن به پرسش هایی از قبیل پرسش های ذیل به این نتیجه برسیم که یک کارگر یدی هستیم یا کارگر علمی؟

الف/ آیا در نبود ما، رئیسمان می تواند کارمان را انجام دهد؟

ب/ برای انجام بهتر کارمان چقدر به راهنمایی های فرد بالاتر از خود نیاز داریم؟ یعنی چقدر برای بهتر کار کردن به دانش رئیسمان احتیاج داریم؟

ج/ آیا فرد مافوق ما فقط به درد دستور دادن می خورد یا واقعا راهنمای ما هم هست؟

د/ در کارمان همواره یک فرایند ثابت را تکرار می کنیم که در انجامش اجازه و امکان خلاقیتی نداریم یا می توانیم انتظار داشته باشیم هر لحظه در موقعیتی قرار بگیریم که نیاز باشد از دانش و تجربه های خودمان استفاده کنیم؟



منبع : www.khabaronline.ir


www.karfarmanews.irکارفرمانیوزپایگاه اطلاع رسانی کارفرمایان